اَنگ یا Stigma چیست؟
پایان دادن به اَنگ و ایجاد تاب آوری، شمول و امید در جوامع، کشورها و جهان
اَنگ یا Stigma چیست؟
اولین قدم در مسیر درک رسالت این رسانه، پرسیدن دو سوال بسیار مهم است: اَنگ چیست و از کجا می آید؟
پاسخ بخ این سوال واقعا ساده است – اَنگ یک ایده نادرست است که می تواند منجر به باورهای نادرست شود و ممکن است منجر به اقداماتی مضر نسبت به افراد قربانی گردد.
تصویر بالا به تعریف اَنگ به صورت عمیقتر میپردازد، اَنگی که مردم نسبت به دیگران دارند. در مطالب قبلی مان در مورد اَنگ «ترومای درونیسازی» نگاهی به نحوه درونیسازی تجربیات بیرونی انداختیم که میتواند منجر به خودشرمساری شود.
در ادامه خواهید دید که چرخه یکسان است، اما تمرکز از این تجربیات به اَنگ عمومی تغییر کرده است، جایی که افرادی که دارای چالشهای سلامت روان هستند طرد میشوند و حمایتهای مؤثری ندارند.
توجه داشته باشید که نتیجه نهایی می تواند یکسان باشد: فرد تسلیم می شود و احساس ارزشمندی او کاهش می یابد. جای تعجب نیست که محرک اصلی اَنگ عمومی رسانه ها هستند که سابقه ای مغرضانه را برای آنچه که ارزش خبری دارد، بر اساس آنچه ارائه می شود یا ارائه نمی شود، و اینکه ما باید در مورد آن احساس کنیم، ایجاد می کنند.
اغلب، این داستان ها پرتره نادرستی را ترسیم می کنند، یا به طور هدفمند موارد درمان غیر استاندارد – تحقیقات غیر اخلاقی، عوارض جانبی منفی دارو، یا مراقبت های با کیفیت پایین را هدف قرار می دهند، در حالی که داستان های بهبود یا بهبودی را نادیده می گیرند.
فراتر از اخبار، ما همچنین می بینیم که تصاویر منفی از افراد با چالش های سلامت روان در تبلیغات، فیلم ها و روزنامه ها تبلیغ می شود. نام بردن از یک فیلم ترسناک یا برنامه تلویزیونی که کلیشه های نادرست را منتشر می کند یا از آن حمایت می کند، طولی نمی کشد که در اذهان عمومی نقش می بندند! رسانه ها همچنین ممکن است “اَنگ خیرخواهانه” را اعمال کنند که افراد مبتلا به بیماری روانی را دوست داشتنی، اما ناتوان نشان می دهد.
این ممکن است معنای خوبی به نظر برسد، اما در واقع، چالشهای آنها را با القای این که اثرات آنها بر سایر قابلیتهای فرد تأثیر میگذارد، تحقیر میکند و به تمسخر میگیرد.
انگ همزمان چیست؟
نوع رایج دیگر، به نام همزمان، زمانی حاصل میشود که افراد از بیش از یک زاویه اَنگ را تجربه میکنند، یعنی فردی با بیماری روانی مواجه شود و خود را جدا از یک گروه جمعیتی اَنگ شده دیگر معرفی کند. همه این بازنمایی های نادرست منجر به مجموعه ای از مسائل اجتماعی می شود که بر جمعیت انسانی در سراسر جهان تأثیر می گذارد.
بیشترین تأثیر را بر شمول اجتماعی، یا اقدامی که باعث میشود همه گروهها در یک جامعه احساس ارزشمندی و اهمیت کنند، دیده میشود. این بسیار مهم است زیرا زیبایی تنوع را تشویق می کند و وحدت را ترویج می دهد. کسانی که با بی عدالتی اجتماعی روبرو هستند ممکن است با از دست دادن شغل، مسکن بی کیفیت، مراقبت های بهداشتی ضعیف، فرصت های تحصیلی پایین، یا بیگانگی از جامعه خود مواجه شوند.
اینها مسائل بزرگی هستند و بر خلاف تصور عمومی، حداقل به سرعتی که ما انتظار یا دوست داریم از بین نمی روند. این باور که انگ پیرامون بیماری روانی در حال بهبود است درست است اما تصویر کاملی را تصدیق نمی کند. به عنوان مثال درصد آمریکاییهایی که افراد مبتلا به بیماری روانی را خطرناک میدانند بین سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۹۶ از ۲۰ درصد به ۴۰ درصد یعنی دو برابر شده است. این رقم از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ در ۴۰ درصد ثابت مانده است.
این مایه شرمساری و سرزنش نیست، بلکه برای پاسخ به سؤالات ضروری در مورد اینکه چگونه تصورات نادرست در زمانی که واقعاً افرادی که با چالش های سلامت روان و اعتیاد روبرو هستند متنوع و چندگانه هستند، همچنان تقویت می شوند.
و بعد، مثل همه و همه ما، انسان هایی هستیم که در جستجوی یک زندگی شاد و معنادار می باشیم. بی تردید سؤال اصلی این است که چگونه می توان آسیب وارد شده را معکوس کرد و در جهت هدف متعالی پایان دادن به اَنگ و ایجاد تاب آوری، شمول و امید در جوامع، کشورها و جهان تلاش کرد. ما به زودی این موضوع را بیشتر بررسی خواهیم کرد، بنابراین به واکاوی این موضوع مهم اجتماعی ادامه دهید.