تعاریف تاب آوری اکولوژیکی: اصطلاح «تابآوری» برای اولین بار توسط بومشناس کانادایی C. S. Holling به منظور تأکید بر دو دیدگاه متضاد پایداری برای سیستمهای اکولوژیکی، یعنی بین کارایی و پایداری یا بین ثبات و تغییر، معرفی شد.
تعاریف تاب آوری اکولوژیکی
اولین تعریف ارتجاعی سرعتی است که یک سیستم پس از یک اغتشاش به یک حالت واحد برمی گردد.
این تعریف ویژگیهای پایداری محلی خاصی را در نظر میگیرد. سیستمهای بومشناختی که پویا و اغلب گذرا هستند، میتوانند از یک حوزه پایداری به حوزه دیگر تغییر کنند، و این ویژگی انتقال، تاب آوری را مشخص میکند.
به این ترتیب، تعریف دوم تاب آوری را به عنوان مقدار تغییر یا اختلال مورد نیاز برای یک تغییر عمده از یک حوزه پایداری به حوزه دیگر معرفی می کند. تعاریف تاب آوری اکولوژیکی تعاریف تاب آوری اکولوژیکی تعاریف تاب آوری اکولوژیکی
تعریف اول با توجه به بهینه بودنِ عملکرد اکوسیستم با کنترل، پیش بینی پذیری و کارایی مشخص می شود.
تعریف دوم بیشتر بر پیشبینی، سازگاری و تنوع تمرکز دارد – ویژگیهایی که بیشتر به دیدگاه تکاملی مربوط میشوند.
این دیدگاههای متضاد از تاب آوری اکولوژیکی میتواند نتایج متفاوتی را در درک و مدیریت پیچیدگی اکولوژیکی به همراه داشته باشد.
موضوع پایداری به دلیل ماهیت متقابل انسان و محیط زیست از دیدگاه توسعه انسانی در یک محیط در حال تغییر جهانی، بیشتر به تعریف اول تاب آوری اکولوژیکی مرتبط است.
از سوی دیگر، تمرکز بر تاب آوری مهندسی، استدلال پایداری را به سمت کنترل سوق میدهد و تا زمانی که حوزه پایداری را تجربه کنیم، نتایج قابل پیشبینی ارائه میدهد.
مفهوم تاب آوری به طور قابل توجهی از مقاومت در تئوری اکولوژیکی متفاوت است.
دومی به عنوان توانایی سیستم برای دست نخورده ماندن در حالی که شرایط خارجی تغییر می کند تعریف می شود، در حالی که اولی به توانایی سیستم برای بازیابیِ پس از تغییر اشاره دارد.
از این نظر، انتظار میرود اکوسیستمهای کاملاً کارآمد هم در برابر تغییرات مقاومو هم تاب آور باشند یا بتوانند خود را از اختلالات بیرونی بازیابی کنند و در نتیجه پایداری خود را حفظ نمایند. تعاریف تاب آوری اکولوژیکی
The term ‘resilience’ was first introduced by the Canadian ecologist C. S. Holling in order to emphasize two contrasting views of stability for ecological systems, namely, between efficiency and persistence or between constancy and change. The first definition of resilience is the rate at which a system returns to a single state after a perturbation. The definition assumes certain local stability properties of the state
Ecological systems being dynamic and often transient can shift from one stability domain to another, and this transition property characterizes resilience. In that manner, a second definition introduces resilience as the amount of change or disturbance required for a major shift from one stability domain to another. The first definition is characterized by control, predictability, and efficiency, in view of optimality in ecosystem functioning
The second definition focuses more on prediction, adaptability, and variability – attributes pertaining more to the evolutionary perspective. These contrasting views of ecological resilience can yield different results in understanding and managing ecological complexity
The issue of sustainability is more relevant to the first definition of ecologicalresilience, because of the interacting nature between man and the environment from the viewpoint of human development in a globally changing environment. On the other hand, focus on engineering resilience moves the argument of sustainability to controlling, offering predictable results as long as we experience the stability domain
The notion of resilience differs significantly from that of resistance in ecological theory. The latter is defined as the ability of the system to remain intact while external conditions change, whereas the former refers to the ability of the system to recover after it has changed. In that sense, fully functioning ecosystems are expected to be both resistant to change and resilient or able to self-recover from external disturbances, thereby maintaining stability