نظریه تاب آوری عاطفی
تئوری های تاب آوری
فهرست عناوین
نظریه تاب آوری عاطفی
کارگروه آموزش در رسانه تاب آوری
نظریه تاب آوری عاطفی: تئوری تاب آوری در چند دهه اخیر یک زمینه تحقیقاتی جذاب بوده است. به طور خلاصه، نظریه تابآوری، که عرصه وسیعی از شواهد تجربی را که توسط روانشناسان، جامعهشناسان، عصبشناسان و مددکاران اجتماعی ارائه شدهاست، تجمیع نقاط قوتی است که فرد هنگام مواجهه با استرس ناخوشایند نشان میدهد.
تئوری تاب آوری افراد و متخصصان را راهنمایی می کند که بیشتر بر نقاط قوت تمرکز کنند تا ناهنجاری هایی که باعث استرس می شوند (راک و پترسون، ۱۹۹۶).
شاید بتوان گفت، نظریه تاب آوری عاطفی هنوز نوپا است و زمینه برای گنجاندن ایده های جدید زیادی در آن وجود دارد.
یافته های پژوهشی قابل توجه در مورد نظریه تاب آوری
نظریه راتر
پروفسور مایکل راتر، روانپزشک کودک مستقر در لندن، که از دهه ۱۹۷۰ به طور اختصاصی در مورد نظریه تاب آوری تحقیق کرده است، اظهار داشت که (راتر، ۲۰۰۶):
تاب آوری یک فرآیند تعاملی است که شامل قرار گرفتن در معرض استرس سمی است که نتایج نسبتاً مثبتی برای فردی که با آن مواجه است دارد.
او دریافت که قرار گرفتنِ کوتاه مدت در معرض خطراتی همچون بیکاری موقت، بلایای طبیعی یا جدایی می تواند به عنوان محرک عمل کند و بر قدرت تاب آوری ما تأثیر بگذارد. یافتههای او از احتمال تأثیر ژنتیکی در میزان تابآوری که فرد با آن متولد میشود، پشتیبانی میکند.
این که چرا برخی از افراد در بدو تولد نسبت به دیگران تاب آورتر هستند، طبق یافته های او به دلیل استعدادهای ژنتیکی است.
نظریه گرمزی
نورمن گرمزی، پیشگام پژوهش و روانشناس بالینی در دانشگاه مینه سوتا، یافته های تجربی خود را در مورد نظریه تاب آوری هیجانی در سال ۱۹۹۱ ارائه کرد.
تفاوت های فردی نقش عمده ای در تعیین سطح تاب آوری عاطفی فرد دارد.
اجتماع، خانواده و محیط اجتماعی فرد بر توانایی های خُلقی او تأثیر می گذارند و نحوه درک استرس و چگونگی واکنش به آن را شکل می دهد.
مداخلات باید همه عوامل فردی و محیطی را دربرگیرد. پرداختن صِرف به فرد، به ایجاد قدرت تاب آوری عمومی وی کمکی نمی کند.
نظریه ورنر
نظریه دکتر امی ورنر در مورد تاب آوری عمدتاً بر کودکان متمرکز بوده است، با این حال، یافته های او در زمینه های روانشناسی اجتماعی و کاربردی پیشرفته به عنوان نظریات پیشگام در نظر گرفته می شود (ورنر، ۱۹۹۳؛ ورنر و اسمیت، ۱۹۸۳).
ورنر اولین کسی بود که تشخیص داد تاب آوری با سن و جنس متفاوت است. این که پسران و دختران در سنین مختلف دارای سطوح مختلف تاب آوری هستند، تمرکز اصلی تحقیقات او بوده است.
ورنر ابداع کرد که تاب آوری یک متغیر است. در طول زمان تغییر می کند. در مواجهه با استرس های مختلف، ما احتمالاً با سطوح مختلف تاب آوری واکنش نشان می دهیم.
نظریه اونگار
دکتر مایکل اونگار، بنیانگذار مرکز تحقیقات بینالمللی تابآوری در کانادا، و یک خانوادهدرمانگر مستقر برای بیش از ۲۵ سال، مفهوم «هفت تنش تابآوری» را ابداع کرد که عبارتند از (Ungar et al., 2007):
منابع مادی
روابط
هویت
خودمختاری و کنترل
عدالت اجتماعی
تطابق فرهنگی
انسجام
اونگار این نظریه که این ۷ تنش یا نیرویی که تاب آوری عاطفی را آزمایش می کنند در همه فرهنگ ها وجود دارند را مطرح نموده است، اما نحوه واکنش افراد مختلف به یک تجربه یکسان، تحت تأثیر باورها و تظاهرات فرهنگی او می باشد.
Emotional Resilience Theory
Resilience theory has been an intriguing field of research the last few decades. Encompassing a vast arena of empirical evidence that has been provided by psychologists, sociologists, neuroscientists, and social workers, the resilience theory, in short, is the aggregation of the strengths that a person manifests when dealing with uncomfortable stress
Resilience theory guided individuals and professionals to focus more on the strengths than the anomalies that cause stress (Rak & Patterson, 1996). Arguably, the theory of emotional resilience is still nascent and there is scope for a lot of new ideas to be included in it
Noteworthy Research Findings On Theory Of Resilience
Rutter’s Theory
Professor Michael Rutter, a child psychiatrist based in London, who has been devotedly researching on resiliency theory since the 1970s stated that (Rutter, 2006)
- Resiliency is an interactive process that involves exposure to toxic stress that has a relatively positive outcome for the individual facing it
- He found that brief exposure to risks such as temporary unemployment, natural disaster, or separation, can act as triggers and influence the resilience power we have
- His findings supported the possibility of genetic influence in the amount of resilience that a person is born with. Why some people are more resilient by birth than others, is, according to his findings, due to genetic predispositions
Garmezy’ Theory
Norman Garmezy, a research pioneer and a clinical psychologist at the University of Minnesota, laid his empirical findings on the theory of emotional resilience in 1991. His assertions were based on the fact that (Garmezy, 1991)
- Individual differences play a major role in determining the level of emotional resilience one has
- Community, family, and the social surroundings of a person influence his temperamental abilities and shape the way he perceives stress and reacts to it
- Interventions must encompass all the individual and environmental factors. Addressing any one won’t help in building overall resilience power
Werner ‘s Theory
Dr. Emmy Werner’s theory on resilience was mainly focused on children, however, her findings are considered as groundbreaking in the fields of advanced social and applied psychology (Werner, 1993; Werner & Smith, 1983)
- Werner was the first person who identified that resilience differs with age and sex. That boys and girls of different ages have different levels of resilience, was a major focus of her research
- She coined that resilience is a variable. It changes over time. With different stress encounters, we are likely to react with different levels of resiliency
Ungar’s Theory
Dr. Michael Ungar, founder of the International Resilience Research Centre in Canada, and an established family therapist for over 25 years, coined the concept of ‘The Seven Tensions Of Resilience’, which are (Ungar et al., 2007)
- Material resources
- Relationships
- Identity
- Autonomy and Control
- Social justice
- Cultural conformity
- Cohesion
Ungar theorized that these 7 tensions or forces that test emotional resilience are present in all cultures, but the way different individuals react to the same experience is influenced by his cultural beliefs and manifestations