
بررسی ها نشان می دهد که کودک همسری بیشتر در بستر فقر و نابرابری جنسیتی رخ می دهد دارای جنبه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. گیلز معتقد است که هر چند بسیاری از افراد فقیر با فرزندان خود بدرفتاری نمی کنند و فقر فی نفسه، سبب بروز کود ک آزاری و غفلت نیست اما در تبیین های روان شناختی آزار و در تبیین کودک آزاری توسط محققان، سهم استرس ناشی از فقر و محرومیت مادی بسیار تنگ نظرانه و تقلیل گرایانه بوده است. همچنین چلبی در بحث کودک آزاری، عنوان می کند در خانواده چهار مشکل وجود دارد که هر خانواده ای برای تداوم و بقای خود باید این مشکلات را به نحوی حل کند مشکلاتی از قبیل معیشتی، تمشیتی، معاشرتی و تربیتی. بعد معیشتی مربوط به تأمین مایحتاج خانواده و نیازهای اقتصادی آن است. در بعدتمشیتی مسئله مدیریت خانواده مطرح است. در بعد معاشرتی مسئله روابط اعضای خانواده با همدیگر و گروه های بیرون از خانواده در دستور کار است. در بعد تربیتی مسئله آموزش تجارب، معارف و قواعد زندگی و کار بست آن ها مطرح می شود. بنابراین وقتی این ابعاد در خانواده مورد توجه قرار نگیرد منجر به بروز خشونت به ویژه علیه کودکان می شود و به شکل های مختلف بروز می کند. همچنین عوامل دیگری مانند پیشگیری از فعالیت جنسی زودرس و حفظ آبروی خانوادگی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، نیز باعث ازدواج زودرس فرزندان می شود.
پیامدهای کودک همسری
ازدواج زود هنگام الزامات قابلتوجهی برای آنانی که ازدواج کردند به بار می آورد، کودکانی که از نظر سطح آموزش، بهداشت، استقلال مالی و شخصیتی وضعیت مناسبی ندارند. خطر مرگ دختران زیر ۱۵سال در هنگام زایمان ۵ برابر بیشتر از زنانی است که در دهه بیست سالگی زایمان می کنند و مادری که کمتر از ۱۸سال سن دارد، احتمال مرگ فرزندشان در سال اول زندگی ۶۰درصـد بیشـتر از کودکـانی است که از مادران بالای ۱۹سال متولد شده اند. علاوه بر آن از آثار روانی ازدواج زودهنگام نمی توان چشمپوشی کرد، ازدواج در سنین پایین اغلب منجر به جدایی از خانواده، دوستان و تعلقات، از دست دادن آزادی، تعامل با همسالان و استفاده از فرصتهای آموزشی میشود، افزایش تعداد فرزندان، حاملگی و زایمان زودرس، مرگ و میر در مادر نوجوان باردار و در حین زایمان، افزایش ابتلا به HIV و سایر بیماری های مقاربتی، افزایش مرگ نوزاد، افزایش خونریزی های زایمانی و بعد از زایمان، فیستول های مامایی، زایمان سخت و طولانی، انزوای اجتماعی، افسردگی، افزایش طلاق، کودک بیوه گی، رشد کودکان بی سرپرست و بد سرپرست، سوء استفاده جنسی از دختران، تداوم چرخه فقرو فحشا، خودکشی، همسرکشی و .. می گردد. این افراد معمولا تحصیلات، درآمد و استقلال کمتری داشته و بیشتر در معرض خشونت قرار می گیرند. توان زنان نوجوان در مشارکت در سلامت باروری کاهش می یابد و حتی گاهی اختیار دریافت مراقبت بهداشتی را به دلایل مختلف ندارند.
نتیجه گیری
کودک همسری نوعی از پدیده کودک آزاری است، زناشویی کودکان در کشور در فاصله سنی ۱۰ تا ۱۴ سال رخ میدهد. ازدواج دختران و پسران زیر سن قانونی که بیشتر مواقع یکی از زوجین بزرگسال است. از آنجایی که این پدیده را خانوادهها زیر پوشش قرار میدهند و به نوعی حتی تحت حمایت و اجبار خانواده ازدواج کودک شکل میگیرد، شناسایی و بررسی آن روندی بسیار پیچیده و دشوار است. با توجه به این که ازدواج زودهنگام در تمام دنیا در میان دختران بیشتر مشاهده می شود، این امر روند زنانه شدن فقر را تسریع می کند، چرا که در بیشتر موارد ازدواج و بارداری های مکرر منجر به دوری آنان از فضای تحصیل و آموزش خواهد شد. با توجه به موارد مطرح شده و از آنجاییکه آمار ازدواج های زودهنگام در ایران، نگران کننده است لازم است تا متولیان این امر از جمله، جامعه شناسان، تصمیم سازان و برنامه ریزان حوزه علوم انسانی، بهداشتی، سیاسی و مددکاران اجتماعی توجه ویژه به آن داشته باشند و با بالا بردن حساسیت مدیران اجرایی و آگاهی افراد جامعه درباره عوارض ازدواج زودرس و اجرای سیاست های فقرزدایی می توانند در جهت بهبود وضعیت سلامت زنان و کودکان موثر باشند.
منابع و ماخذ
– علیوردی نیا اکبر، حسنی محمد رضا، ابراهیمی ابراهیم. عوامل خانوادگی کودکآزاری. رفاه اجتماعی. ۱۳۹۲; ۱۳ (۵۰) :۷۱-۱۱۰
– معاونت بهداشت دانشگاه شهید بهشتی، گروه تخصصی جمعیت، خانواده و تغذیه( ۱۳۹۲) جزوه باروری سالم، واحد سلامت باروری.
نویسندگان: لیلا فرقانی، دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران
شهاب منصوری، کارشناس ارشد روانشناسی
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران







