آموزش تاب آوری در ایران از منظر مدیر مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
آموزش تاب آوری در ایران: در سالهای اخیر یکی از مهمترین مباحثی که در وبسایتهای مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران و نیز پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران به وفور کار شده است مبحث تاب آوری بوده است که بنابه موقعیت های مختلف، در شاخه های گوناگون آن کار شده است. بطوریکه ضمن انتشار یادداشتهای اختصاصیِ نویسندگانِ فعال در این عرصه، اطلاع رسانی در خصوص تازه های کتاب انتشاریافته با موضوع تاب آوری نیز در دستور کار این پایگاه اینترنتی قرار داشته است. علاوه بر همه این موارد، پوشش رسانه ای کارگاههای تاب آوری نیز در لابلای اخبار و اطلاعاتِ با تگ و دسته بندی تاب آوری به وفور در مطالب پایگاههای اینترنتیِ تحت مدیریت ما دیده می شود و در بایگانی ها موجود هستند.
آنچه به زعم بنده حقیر موجبات نوشتن این یادداشت را فراهم آورده است دغدغه های من نسبت به میزان عملیاتی شدنِ اهداف اولیه و رسالتِ راستین از برنامه آموزشِ تاب آوری در سالهای اخیر می باشد. اینکه تا چه میزان این آموزش تاب آوری موثر بوده است؟ تا چه میزان توانسته ایم برای ارتقاء تاب آوریِ اجتماعی قدم های موثر و کاربردی برداریم؟ این همه کارهای آموزشی، این همه مطالب کارگاهی، این همه تأکیدات مکرر در خصوص ضرورتِ آموزش تاب آوری، آموزش تاب آوری از کودکی تا بزرگسالی! برای همه اقشار جامعه، طی سالهای اخیر و با هزینه شدن میلیونها تومان بودجه های تخصیص یافته آموزشی و کارگاههای استانی با محوریتِ آموزش سازمانها و نهادهای مختلف از ادارات و سازمانهای دولتی گرفته تا نهادهای کوچک و بزرگ غیردولتی و سایر موارد که شرح آن در این مقال نمی گنجد.
بطور کلی چقدر توانستیم در جهت دستیابی به یک جامعه تاب آور موفق عمل کنیم؟ آیا غیر از این بوده که در همه این کارگاههای آموزشی تاب آوری، محتوای آموزش صرفاً بازی با الفاظ و کلماتِ مزّین به مولفه های اجتماعی و روانشناختیِ تاب آوری بوده است؟ و صرفاً گردش اطلاعاتِ کلیدی مرتبط با تاب آوری (در اذهان عمومِ حاضرینِ در کارگاهها) عمده نتایج حاصله از این کارگاهها بوده است و اگر غیر از این هست، چطور این میزان از حجم برگزاریِ کارگاههای آموزش تاب آوری در سطح ملی، نتوانسته حتی یک ذره هم در میزان آستانه تحمل جامعه ایرانی تأثیرگذار بوده باشد؟ چطور با هزینه کرد چند صد میلیون (طبق مستندات مالی موجود در سازمانها) در حوزه تاب آوری هنوز شاهد التهاباتِ نگران کننده ی آماری در خصوص میزان خشونت های اجتماعی و خانگی و غیرخانگی و … هستیم؟
هیچکس منکر اهمیت تاب آوری و آموزش آن نسیت. هیچکس منکر اهمیت ارتقاء تاب آوریِ جامعه در سنین مختلف و از کودکی تا بزرگسالی نیست. هیچکس منکر معجزاتِ کار اجتماعی با محوریت تاب آوری اجتماعی نیست. هیچکس منکر موفقیتِ یک سازمانِ تاب آور، یک جامعه تاب آور، یک خانواده تاب آور و … نیست.
چه بسا تنها نگرانی موجود (طی گذشتِ همین مدت زمان کوتاه از عمرِ تاب آوری ایران) بوجود آمدن یک بازار داغ از کارگاههای غیرموثر، غیرکاربردی و تماماً با کاربردهای آماری و ارقامی! با کاربردِ صرفاً رسانه ای و مملو ازعکس و خبر و پوسترهای مزین به عنوان تاب آوری می باشد. در سالهای اخیر مدام با چنین اخباری مواجه بوده ایم: کارگاه آموزشی تاب آوری با حضور چند صد نفر در شمال و جنوب و غرب و شرق کشور به همت فلان و بهمان سازمان …. رقم خورده است. تا ابن لحظه و تا همین جا، چند صد رکوردِ آموزشی با عنوان فعالیتیِ تاب آوری ثبت شده است. اما واقعا ما تا کی در صدد ثبت رکوردهای آموزشی با موضوع آموزش تاب آوری در سطح کشور هستیم و یا خواهیم بود؟ چند صد ثبت رکورد آموزشی تاب آوری در سطح مختلف استانی و کشوری، اما دریغ از یکبار ارزیابیِ میزان اثربخشیِ این چند صد کارگاه تاب آوریِ برگزار شده در تمامی استانهای کشور، دریغ از یکبار پایشِ کارگاههای تاب آوریِ برگزار شده البته منهای استناد به تصاویر و پوسترها و گردش خبریِ رسانه ایِ آنها.
و سوال آخر اینکه آیا این چند صد آموزش کارگاهیِ تاب آوری، از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق کشور، منجر به تربیت نیروی تخصصی مربی تاب آوری در کشور شده است؟ چرا یکبار موضوعِ هیچکدام از کارگاههای تاب آوری تربیت مربی تاب آوری در کشور نبوده است؟! مگر هدف اصلی توسعه تاب آوری در کشور نبوده است؟ مگر هدف ارتقاء سطح تاب آوریِ سازمانها (چه دولتی و چه غیردولتی) نبوده است؟ پس چرا تربیت سفیران تاب آوری مغفول واقع شده است؟
امید است با مدنظر قرار دادن کلیه موارد طرح شده در این یادداشت کوتاه، عملیاتی شدنِ کلیه فعالیتهای با موضوع تاب آوری در دستور کار همه دغدغه مندان و فعالان واقعی این عرصه قرار بگیرد و شاهد اثربخشیِ کمّی و کیفیِ آموزش های تاب آوری در سطوح مختلف باشیم. یادمان باشد آموزش تاب آوری صرفاً در صورت لحاظ شدنِ جنبه های کاربردی و عملیاتیِ آن و نهادینه شدنِ مولفه های اصلی و الگوهای آن برای آحاد مختلف جامعه اثربخش و مثمرثمر خواهد بود.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران