تاب‌آوری مصدومین جنگی در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل 

راه‌کارها و ارتقاء آن در سطوح مختلف آسیب‌دیدگی

تاب‌آوری مصدومین جنگی در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل

راه‌کارها و ارتقاء آن در سطوح مختلف آسیب‌دیدگی

جنگ، صرف‌نظر از طول مدت آن، همچون یک زلزله روحی و جسمی، زندگی افراد و جوامع را در هم می‌ریزد. جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، نمونه‌ای از درگیری‌های ناگهانی و پرشتاب است که با وجود کوتاه بودن نسبی، آسیب‌های عمیق و گسترده‌ای را به بار آورده است.

در این میان، مفهوم تاب‌آوری به عنوان توانایی فرد، خانواده و جامعه برای بازیابی، سازگاری و رشد پس از مواجهه با شوک‌ها و بحران‌ها، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

این مقاله به بررسی چگونگی تحقق و ارتقاء تاب‌آوری در میان مصدومین جنگی و خانواده‌های آسیب‌دیده از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل می‌پردازد، با در نظر گرفتن طیف وسیع آسیب‌ها، از شهادت تا مصدومیت‌های شدید و خفیف.

درک ابعاد آسیب‌دیدگی و ضرورت رویکرد تفکیکی

میزان آسیب‌دیدگی در جنگ، طیف وسیعی را شامل می‌شود که هر یک نیاز به رویکردهای حمایتی متفاوتی دارند:

  • شهادت و از دست دادن عزیزان: خانواده‌های شهدا با سوگ عمیق، احساس فقدان و نیاز به حمایت‌های روانی-اجتماعی طولانی‌مدت مواجه‌اند. تاب‌آوری در این گروه، به معنای بازسازی زندگی پس از یک ضایعه جبران‌ناپذیر است.
  • مصدومیت‌های شدید (جانبازان): این افراد علاوه بر دردهای جسمی مزمن، با معلولیت‌های دائمی، نیاز به توانبخشی فیزیکی و روانی پیچیده، و تغییرات اساسی در سبک زندگی و شغل خود روبه‌رو هستند. تاب‌آوری برای آنان، پذیرش شرایط جدید، کشف توانایی‌های باقی‌مانده و بازسازی هویت فردی است.
  • مصدومیت‌های خفیف و آسیب‌های روانی پنهان: بسیاری از افراد ممکن است جراحات فیزیکی مشهودی نداشته باشند، اما از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب، افسردگی، اختلال خواب و مشکلات روابط رنج ببرند. تاب‌آوری در این گروه، به معنای شناسایی و درمان زودهنگام این آسیب‌ها و جلوگیری از مزمن شدن آن‌هاست.
  • آسیب‌دیدگی‌های اجتماعی و اقتصادی: تخریب زیرساخت‌ها، از دست دادن شغل و مسکن، و فروپاشی شبکه‌های اجتماعی، بر تمام سطوح جامعه تأثیر می‌گذارد و نیاز به بازسازی اجتماعی و اقتصادی گسترده دارد.

تاب‌آوری مصدومین جنگی در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل چگونه محقق می‌شود؟

تحقق تاب‌آوری در شرایط جنگی، به ویژه در بحرانی مانند جنگ ۱۲ روزه که ناگهانی و پردامنه است، از طریق مجموعه‌ای از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و نهادی صورت می‌گیرد:

  1. حمایت‌های اولیه و امدادرسانی سریع: در جنگ ۱۲ روزه، سرعت واکنش نیروهای امدادی، اورژانس و هلال احمر در انتقال مصدومین و ارائه خدمات درمانی اولیه، نقشی حیاتی در حفظ جان و کاهش شدت جراحات داشت. این اقدام، اولین گام در حفظ تاب‌آوری جسمی و روانی است.
  2. انسجام ملی و همبستگی اجتماعی: گزارش‌ها نشان می‌دهد که در طول جنگ ۱۲ روزه، انسجام ملی و همبستگی مردم به اوج خود رسید. کمک‌های مردمی، حضور داوطلبان و حمایت‌های عاطفی از مصدومین و خانواده‌هایشان، حس تعلق و امید را تقویت کرد. این «حمایت اجتماعی» مهم‌ترین بالشتک تاب‌آوری است.
  3. نقش نهادهای حمایتی (بهزیستی، بنیاد شهید، سمن‌ها): سازمان بهزیستی و سازمان‌های مردم‌نهاد با اعزام تیم‌های روانشناسی به مناطق آسیب‌دیده، روی مسائل روانی و تاب‌آوری اجتماعی کار کردند. بنیاد شهید نیز مسئولیت حمایت از خانواده‌های شهدا و جانبازان را بر عهده داشت.
  4. تداوم خدمات درمانی و توانبخشی: با وجود آسیب دیدن زیرساخت‌های درمانی، تلاش برای تداوم ارائه خدمات بیمارستانی و جراحی به مصدومین، از اهمیت بالایی برخوردار بود. ادامه روند درمان و توانبخشی جسمی و روانی، برای بازیابی توانایی‌های از دست رفته ضروری است.
  5. مدیریت اطلاعات و ارتباطات: اطلاع‌رسانی صحیح و به‌موقع از وضعیت مجروحان و اقدامات امدادی، به کاهش شایعات و اضطراب عمومی کمک کرد و حس اعتماد را در جامعه تقویت نمود.

راه‌کارهای ارتقاء تاب‌آوری مصدومین و خانواده‌های آسیب‌دیده

ارتقاء تاب‌آوری نیازمند یک رویکرد چندلایه و پایدار است که تمامی ابعاد آسیب‌دیدگی را پوشش دهد:

۱. در سطح فردی:

  • مشاوره و روان‌درمانی تخصصی:
    • برای PTSD و اضطراب: مداخلات شناختی-رفتاری (CBT)، حساسیت‌زدایی و بازپردازش از طریق حرکات چشم (EMDR) و روان‌درمانی حمایتی.
    • برای سوگ: تسهیل فرآیند سوگ‌درمانی و کمک به بازماندگان برای کنار آمدن با فقدان عزیزان.
    • مدیریت خشم و غم: آموزش مهارت‌های کنترل هیجان و ابراز سالم احساسات.
  • آموزش مهارت‌های مقابله‌ای: آموزش تکنیک‌های آرامش‌بخش (مانند تنفس عمیق، یوگا)، مدیریت استرس و حل مسئله.
  • تغییر سبک زندگی: تشویق به فعالیت‌های بدنی، تغذیه سالم، خواب کافی و پرهیز از مصرف مواد مخدر و الکل.
  • تقویت معنای زندگی: کمک به افراد برای یافتن معنا و هدف جدید در زندگی پس از تجربه تروما، مثلاً از طریق کار داوطلبانه یا فعالیت‌های اجتماعی.
  • بازسازی هویت: برای جانبازان، کمک به پذیرش هویت جدید و کشف توانمندی‌های جایگزین و استفاده از آن‌ها در زندگی.

۲. در سطح خانواده:

  • مشاوره خانواده و سیستمیک: کمک به خانواده‌ها برای درک تأثیرات جنگ بر هر یک از اعضا و تقویت الگوهای ارتباطی سالم.
  • حمایت از مراقبان: ارائه حمایت روانی و آموزشی به اعضای خانواده که مسئولیت مراقبت از مصدومین را بر عهده دارند تا از فرسودگی آن‌ها جلوگیری شود.
  • توانمندسازی اقتصادی خانواده: ارائه فرصت‌های شغلی، آموزش مهارت‌های کسب و کار و حمایت مالی برای بازسازی بنیان اقتصادی خانواده.
  • تقویت دلبستگی و حمایت عاطفی: ایجاد فضایی برای بیان احساسات، همدلی و حمایت متقابل درون خانواده.

۳. در سطح جامعه و نهادی:

  • تقویت شبکه‌های حمایت اجتماعی:
    • توسعه گروه‌های همیاری و خودیاری: ایجاد فضاهایی که مصدومین و خانواده‌هایشان بتوانند تجربیات خود را با همتایانشان به اشتراک بگذارند.
    • بازسازی و تقویت محلات: حمایت از بازسازی زیرساخت‌های محلی، مراکز فرهنگی و اجتماعی که به تقویت حس تعلق و هویت جمعی کمک می‌کند.
    • نقش مساجد، حسینیه‌ها و سازمان‌های مردمی: فعال‌سازی این نهادها برای ارائه حمایت‌های روانی، عاطفی و مالی.
  • برنامه‌های توانبخشی جامع و درازمدت:
    • توسعه مراکز توانبخشی تخصصی: ایجاد و تجهیز مراکزی با خدمات فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی و روان‌درمانی.
    • فرصت‌های آموزشی و شغلی: ارائه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای متناسب با شرایط جسمی و روانی مصدومین و کمک به اشتغال‌زایی آن‌ها.
  • حمایت‌های حقوقی و مالی:
    • پرداخت سریع غرامت و دیه: تسریع در فرآیند پرداخت غرامت و دیه به مصدومین و خانواده‌های شهدا برای کاهش فشارهای مالی.
    • وام‌های کم‌بهره و تسهیلات بازسازی: ارائه تسهیلات برای بازسازی منازل و کسب‌وکارها.
  • برنامه‌های آگاهی‌بخش عمومی:
    • کاهش انگ اجتماعی: آموزش عمومی برای کاهش انگ‌زنی به آسیب‌های روانی ناشی از جنگ و تشویق به جستجوی کمک‌های حرفه‌ای.
    • ارائه داستان‌های تاب‌آوری: انتشار داستان‌های موفقیت‌آمیز از مصدومین و خانواده‌هایی که بر مشکلات غلبه کرده‌اند، برای ایجاد امید و الهام‌بخشی.
  • پشتیبانی از مددکاران و متخصصان سلامت روان: ارائه آموزش‌های مستمر، نظارت بالینی و حمایت‌های روانی به کادر درمان و مددکاران برای جلوگیری از فرسودگی شغلی و ترومای ثانویه.
  • آمادگی برای بحران‌های آینده: با توجه به ماهیت منطقه، باید برنامه‌های مدون و تیم‌های آماده‌باش برای ارائه خدمات روانی-اجتماعی در بحران‌های احتمالی آینده وجود داشته باشد.

نتیجه‌گیری

تاب‌آوری در برابر آسیب‌های جنگ، یک فرایند فعال و پویا است که در طول زمان و با حمایت‌های همه‌جانبه تقویت می‌شود. جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، با تمام ابعاد دردناک خود، بار دیگر اهمیت تاب‌آوری فردی، خانوادگی و اجتماعی را برجسته ساخت.

تحقق و ارتقاء تاب‌آوری در میان مصدومین جنگی و خانواده‌هایشان، نیازمند ترکیبی از حمایت‌های فوری، درازمدت، تخصصی و مردمی است. با توجه به تفاوت در میزان آسیب‌دیدگی‌ها، ارائه خدمات باید کاملاً فردی و متناسب با نیازهای هر شخص و خانواده باشد.

هدف نهایی، نه تنها بازسازی زندگی، بلکه ایجاد جامعه‌ای مقاوم و توانمند است که بتواند از پس بحران‌ها برآید و درس‌هایی برای آینده بیاموزد.

تاب‌آوری مصدومین جنگی در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل
تاب‌آوری مصدومین جنگی در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل
نمایش بیشتر

رسانه تاب آوری ایران

رسانه تاب آوری ایران، اولین رسانه تاب آوری اجتماعی، مرجع رسمی آموزش، پژوهش، نشر کتاب، یادداشتها و مقالات تاب آوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا