تاب آوری و شادی به قدردانی، همدلی و ذهن آگاهی بستگی دارد
ون کویلنبرگ چگونه پروژه تاب آوری را تشکیل داد
تاب آوری و شادی به قدردانی، همدلی و ذهن آگاهی بستگی دارد
کاری از کارگروه آموزش در رسانه تاب آوری اجتماعی ایران
تاب آوری و شادی به قدردانی، همدلی و ذهن آگاهی بستگی دارد: زندگی خانوادگی هیو ون کویلنبرگ به شدت تحت تأثیر بیماری روانی قرار گرفت، بنابراین زمانی که زمان انتخاب شغل او فرا رسید، تصمیم گرفت برای کمک به بچه هایی مانند خودش و خواهرش کاری انجام دهد.
ون کویلنبورگ میگوید: «من وارد تدریس شدم و فکر میکردم که با داشتن یک الگوی خوب و مثبت میتوانم به بچهها کمک کنم (برای جلوگیری از بیماری روانی).
با احساس اینکه چیز دیگری می تواند اضافه کند، به دانشگاه بازگشت تا در آموزش بهداشت روان تخصص پیدا کند. پس از آن بود که قطعات پازل شروع به سر خوردن کردند، زیرا ون کویلنبرگ پروژه تاب آوری را تشکیل داد و از مدارس بازدید کرد تا درباره کارهایی که دانش آموزان می توانند برای سلامت روان خود انجام دهند صحبت کند.
او می گوید: «از آنجا فقط رشد کرد. معلمان می خواستند بیشتر بدانند، بنابراین ناگهان از من خواستند جلسات توسعه حرفه ای را برگزار کنم و سپس والدین خواستند بیشتر در مورد آن بشنوند. با توجه به اینکه از هر چهار نوجوان یک نفر و از هر هفت کودک دبستانی یک نفر بیماری روانی را تجربه می کنند، شاید تعجب آور نباشد که استرالیایی ها آماده یادگیری در مورد این موضوع هستند.
در حالی که نظریههای روانشناختی پیچیده هستند، ون کویلنبرگ آن را به یک معادله ساده تقسیم کرده است: در حالی که نظریههای روانشناختی پیچیده هستند، ون کویلنبرگ آن را به یک معادله ساده تقسیم کرده است: تاب آوری و شادی به قدردانی، همدلی و ذهن آگاهی بستگی دارد. این پیام امضایی که به مدارس، سازمانها و باشگاههای ورزشی ارسال میشود (او به طور منظم با تمام باشگاههای NRL و چندین باشگاه AFL کار میکند)، در طول دوره آموزشی در هند تثبیت شد.
ون کویلنبرگ با دانش آموزی ملاقات کرد که علیرغم نداشتن دارایی یا امتیاز فوق العاده خوشحال بود. ون کویلنبرگ با تماشای پسر متوجه قدردانی او برای همه چیز از آب آشامیدنی گرفته تا کفش های خیلی کوچکش شد. و این نقطه عطفی بود. ون کویلنبورگ میگوید: «فقط زمانی که به ملبورن برگشتم، متوجه شدم که چه چیزی را تجربه کردهام و به آن فکر کردم.
این تجربههایی است که ون کویلنبرگ را به سخنران جذابی تبدیل میکند. او میگوید: «من در مورد چیزی صحبت نمیکنم که مبتنی بر تحقیق نباشد، و درباره چیزی که خودم تجربه نکردهام صحبت نمیکنم، زیرا مردم با داستانها ارتباط دارند. من تحقیقاتی را دیدهام که به ما میگوید قدردانی، توجه و همدلی به سلامت روان کمک میکند، و این چیزها برای من، برای خانوادهام و برای کودکان در کشورهای در حال توسعه که با آنها کار کردهام مؤثر بوده است. برای من، همین کافی است که بگویم این چیزها واقعاً کار می کند.»
اگرچه مخاطبین ون کویلنبرگ از طریق صحبت هایش به بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر رسیده است، اما اکنون هدفش حتی بالاتر است. او در حال ایجاد اپلیکیشنی است تا هر روز یک فعالیت متفاوت برای کاربران فراهم کند تا به سلامت روان آنها کمک کند، و همچنین امیدوار است این موضوع به زودی بخشی از برنامه درسی مدرسه شود.
ون کویلنبورگ میگوید: «من یک برنامه درسی برای سطح هر سال از آمادگی تا سال ۱۲ (در ارتباط با معلمان و مشاوران) ایجاد کردهام که با برنامه درسی ملی مرتبط است. مدارس میل و اشتیاق به انجام این کار را دارند و اکنون منابعی را برای کمک به انجام آن در اختیار خواهند داشت.»
توصیه به کودکان و بزرگسالان به طور یکسان برای تمرین این ستونها، از طریق فعالیتهایی مانند یک روزنامه شکرگزاری روزانه که پس از ۲۱ روز میتواند مغز را برای جستوجوی جنبههای مثبت زندگی دوباره سیمکشی کند، نه تنها برای ون کویلنبرگ، بلکه برای او زندگی را تغییر داده است.
به مخاطبینش میگوید: «ایمیلهای زیادی از مردم دریافت میکنم که چیزهای باورنکردنی در مورد اینکه چگونه این چیزها زندگی آنها را تغییر داده است، دریافت میکنم، و این به من انرژی میدهد تا هر کاری که در آینده لازم است انجام دهم.»