تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری
تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری: نقش عدالت اجتماعی در تعریف تاب آوری
تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری: هدف این مقاله بررسی این موضوع است که چگونه بینشهای ادبیات فلسفی و علوم اجتماعی را میتوان در تعریف زیرساخت تاب آوری گنجاند تا ملاحظات عدالت اجتماعی را بتوان به طور مناسبتری در نظر گرفت و به آن پرداخت.
فهرست عناوین
- ۱ تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری
- ۲ سیر مفاهیم تاب آوری گذشته تا به امروز
- ۳ تاب آوری در ادبیات مهندسی
- ۴ زمینه های اجتماعی اقتصادی تاب آوری
- ۵ بخش های مختلف مقاله در یک نگاه کلی
- ۶ خاستگاه واژه تاب آوری و تکامل تعاریف آن در رشته ها
- ۷ توصیف رسمی تاب آوری در مقاله هولینگ
- ۸ دیدگاه تاب آوری محدود
- ۹ تعاریف مختلف تاب آوری در بین رشته ها
- ۱۰ تاب آوری به عنوان توانایی بازگشت به تعادل پایدار
- ۱۱ مفهوم فراتر از مفاهیم تاب آوری
- ۱۲ تابآوری به عنوان ظرفیت سازگاری، یادگیری و خودسازماندهی
- ۱۳ تاب آوری اقتصادی
- ۱۴ تاب آوری به عنوان یک مفهوم رسمی
- ۱۵ دیدگاه تابآوری بهعنوان پتانسیل یک سیستم فنی-اجتماعی
- ۱۶ A multidisciplinary definition and evaluation of resilience: the role of social justice in defining resilience
تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری
تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری: نقش عدالت اجتماعی در تعریف تاب آوری
A multidisciplinary definition and evaluation of resilience
هدف این مقاله بررسی این موضوع است که چگونه بینشهای ادبیات فلسفی و علوم اجتماعی را میتوان در تعریف زیرساخت تاب آوری گنجاند تا ملاحظات عدالت اجتماعی را بتوان به طور مناسبتری در نظر گرفت و به آن پرداخت.
این مقاله با تکیه بر این دیدگاه که مهندسی در نهایت هدفش ارتقای رفاه اجتماعی است، استدلال میکند که رفاه انسان به (۱) تاب آوری زیرساختهای فیزیکی و (۲) بافت اجتماعی- اقتصادی بستگی دارد، که هر دو به نوبه خود بر (i) ) چگونه تأثیر و بازیابی زیرساخت فیزیکی به تأثیر و بازیابی اجتماعی تبدیل می شود و (ii) توانایی افراد برای بازیابی/انطباق مستقل از بازیابی زیرساخت فیزیکی.
این مقاله پیشنهاد میکند که رویکرد قابلیت ممکن است چارچوب مناسبی برای ارائه محتوا به مفهوم رسمی تابآوری باشد، زیرا رویکرد قابلیت بهویژه برای بیان آسیبهای غیر ملموسی که ممکن است در اثر خطرات و بلایای طبیعی ایجاد شود، مناسب است.
سیر مفاهیم تاب آوری گذشته تا به امروز
در دهه گذشته، تاب آوری به یک پارادایم اساسی برای تفکر در مورد خطرات و تهدیدات ایمنی تبدیل شده بود، از تغییرات آب و هوایی و مخاطرات طبیعی گرفته تا تهدیدات مرتبط با بحران های اقتصادی، مهاجرت و جهانی شدن.
علیرغم استفاده گسترده و فزاینده آن، این اصطلاح در رشته های مختلف به طور متفاوتی استفاده می شود. به عنوان مثال، در ادبیات مهندسی سنتی، تاب آوری اغلب به معیاری از استحکام و ظرفیت ساختار یک سیستم مهندسی شده در شرایط متغیر اشاره دارد (Agudelo-Vera, Leduc, Mels, & Rijnaarts, Citation2012, p. 3) یا به بازیابی زیرساخت برای شرایط قبل از فاجعه (Liao, Citation2012).
مطالعه ابعاد اجتماعی تابآوری قدمت جدیدی دارد و در آغاز قرن بیست و یکم ظهور کرده است. این مطالعات اغلب بر روی مسائل مربوط به حکومت، سیاست و عدالت اجتماعی تمرکز میکنند (آجر، دسای، گولدن، هولم، لورنزونی، ناس، ولف و ورفورد، نقل قول ۲۰۰۹).
تقریباً در همان زمان، اصطلاح تابآوری نیز توسط سیاستگذاران پذیرفته شد و در اینجا اصطلاح تابآوری به طور فزایندهای یک ایدهآل برای جامعه نشان میدهد (بنه، مهتا، مکگراناهان، کانن، گوپته، و تانر، استناد ۲۰۱۷؛ استراتژی بینالمللی سازمان ملل برای کاهش بلایا. ، Citation2015;
تاب آوری در ادبیات مهندسی
تاکنون، یک رویکرد جامع برای تابآوری که بینشهای ادبیات مهندسی در مورد تابآوری (به عنوان مثال، شارما، تابنده، و گردونی، Citation2018) و ادبیات علوم اجتماعی در مورد تابآوری جامعه را ادغام کند، هنوز وجود ندارد (کولیو، ون دی لینت، مک آلیستر، الینگوود، دیلارد و کاتلر، Citation2018).
به نظر می رسد ادبیات علوم اجتماعی دیدگاه نسبتاً ایستایی در مورد نقشی دارد که اشیاء مهندسی شده و به ویژه زیرساخت ها می توانند در تاب آوری جوامع ایفا کنند.
بالعکس، برخی از متون مهندسی به اندازه کافی تعامل انسان با اشیاء مهندسی شده را در نظر نمی گیرند و توجه کافی به این که مهندسی در نهایت باید به چه هدفی باشد، نمی پردازد (گاردونی، مورفی، سی، و روول Citation2016).
در حالی که تلاشهای قابلتوجهی برای ادغام بینشهای مربوط به سلامت روان در ادبیات تابآوری جامعه (گاندرسون، هولینگ، پترسون، و پریچارد، استناد ۲۰۰۱) و درک رابطه بین وابستگی به منابع طبیعی و تابآوری اجتماعی (مارشال، فنتون، مارشال، و ساتون) انجام شده است، Citation2007)، تحقیقات کمی انجام شده است (به استثنای Ellingwood، Cutler، Gardoni، Peacock، van de Lindt & Wang، Citation2016; Gardoni & Murphy، Citation2017) که سعی در ادغام ادبیات تاب آوری مهندسی با ادبیات علوم اجتماعی در جامعه دارد.
هدف این مقاله بررسی پیوندهای متقابل بین تابآوری است، همانطور که در این زمینههای مختلف درک میشود تا ببیند چگونه میتوان بینشهای حاصل از سیاست و ادبیات علوم اجتماعی را در زمینه زیرساختهای تابآور ترجمه کرد.
زمینه های اجتماعی اقتصادی تاب آوری
این مقاله با تکیه بر این دیدگاه که مهندسی در نهایت به ارتقای رفاه اجتماعی میپردازد (که تابعی از رفاه افراد است)، استدلال میکند که رفاه اجتماعی به (۱) تاب آوری زیرساختهای فیزیکی و ( ۲) زمینه اجتماعی-اقتصادی، که به نوبه خود بر (۱) چگونگی تأثیر و بازیابی زیرساخت فیزیکی به تأثیر و بازیابی اجتماعی و (۲) توانایی افراد برای بازیابی/انطباق مستقل از بازیابی زیرساخت فیزیکی تأثیر می گذارد.
زمینه اجتماعی- اقتصادی (که برای مثال شامل منابع مالی و دانش فنی می شود) بر تاب آوری زیرساخت های فیزیکی تأثیر می گذارد، زیرا زیرساخت های فیزیکی اغلب به مداخلات انسانی برای بازیابی نیاز دارند.
بنابراین، تعریف سطح مورد نیاز تابآوری زیرساختهای فیزیکی باید در نظر گرفته شود که چگونه زیرساخت به رفاه انسان کمک میکند و حداقل سطوح رفاه فردی را که ممکن است قابل قبول یا قابل تحمل باشد، تعریف کند.
بخش های مختلف مقاله در یک نگاه کلی
در انجام این کار، تعریف سطوح قابل قبول و قابل تحمل ملاحظاتی را در مورد عدالت اجتماعی به همراه دارد.
در ادامه این مقدمه، بخش ۲ منشاء واژه تاب آوری و تکامل استفاده از آن در رشته های مختلف را مورد بحث قرار می دهد.
این بخش با مشاهده این نکته پایان مییابد که تابآوری یک «مفهوم رسمی» است که به محتوای بیشتری نیاز دارد.
بخش ۳ چگونگی ارتباط مفاهیم تاب آوری و رفاه زیرساخت های فیزیکی با یکدیگر را توضیح می دهد.
در این بخش رویکرد قابلیت به عنوان رویکردی مناسب برای ارائه محتوای مورد نیاز ارائه شده است.
در بخش ۴، ما در مورد چگونگیِ پرداختن به عدالت اجتماعی و ملاحظات اخلاقی به طور کلی تر، در عملیاتی سازیِ تاب آوری زیرساخت های فیزیکی بحث می کنیم.
خاستگاه واژه تاب آوری و تکامل تعاریف آن در رشته ها
خاستگاه استفاده از واژه تاب آوری در ادبیات علمی
بیشتر متون علمی در مورد تاب آوری به کار بوم شناس نظری کرافورد استنلی هولینگ اشاره دارد که اصطلاح تاب آوری را در زمینه اکوسیستم ها معرفی کرد (Holling, Citation1973).
با این حال، تاریخچه این اصطلاح به عقبتر برمیگردد. کلمه ارتجاعی از لاتین آمده است که به توانایی بازگشت یا بازگشت اشاره دارد.
اولین استفاده در زمینه مهندسی در آغاز قرن نوزدهم بود، زمانی که اصطلاح ارتجاعی برای توصیف خاصیت انواع خاصی از چوب که قادر به تحمل بارهای ناگهانی و شدید بدون شکستن بودند استفاده شد (مکآسلان، نقل قول ۲۰۱۰).
در اواسط قرن نوزدهم، گزارشی به دریابانی بریتانیا از اصطلاح مدول ارتجاعی به عنوان معیاری برای ارزیابی توانایی مواد برای مقاومت در برابر شرایط سخت استفاده کرد (Hollnagel, Citation2017).
توصیف رسمی تاب آوری در مقاله هولینگ
اگرچه اولین مورد استفاده از اصطلاح تاب آوری نیست، مقاله هولینگ احتمالاً یکی از اولین مقالاتی است که سعی در ارائه توصیف رسمی تری از تاب آوری دارد. هولینگ دیدگاه خود را در زمینه اکولوژی توسعه داد، که تا آن زمان عمدتاً به حضور یا عدم وجود گونه ها یا جمعیت های خاص توجه داشت.
برای هولینگ، این تمرکز محدود بر حضور یا عدم حضور گونههای خاص بیش از حد ثابت بود و به طور ضمنی فرض میکرد که تنها یک حالت تعادل پایدار برای یک اکوسیستم وجود دارد.
هولینگ این توانایی یک سیستم برای بازگشت به حالت تعادل خود پس از یک اختلال موقت را «پایداری» نامید که بعداً آن را به «تابآوری مهندسی» (از این پس «تابآوری باریک») تغییر داد تا بر شباهتها با نحوه تمرکز مهندسی مدنظر او تمرکز کند.
کارایی عملکرد، ثبات سیستم، و جهانی قابل پیش بینی نزدیک به یک حالت ثابت واحد.
برای تفکر سیستمی بسیار مهم این است که عملکرد یک سیستم پیچیده بیشتر از عملکرد قطعات یا اجزای سازنده سیستم باشد. بنابراین تجزیه و تحلیل این سیستم ها نباید بر عملکرد پایدار اجزای مختلف تمرکز کند، بلکه باید بر روابط بین این اجزا و چگونگیِ ظهور عملکرد جدید از تعامل بین این اجزا تمرکز کند.
دیدگاه تاب آوری محدود
هولینگ همچنین بینش خود را به استراتژی های مدیریت اکوسیستم مرتبط می کند. یکی از این استراتژی ها از دیدگاه تاب آوری محدود شروع می شود که یک اکوسیستم دارای یک تعادل ایستا است و برای حفظ وضعیت موجود، مقاومت در برابر اختلال و تغییر را هدف قرار می دهد.
برای برخی از زمینهها، اگر به عنوان مثال، عملکرد یک دستگاه مهندسی شده را بررسی کنیم که به طور خاص برای انجام وظایف فرمولبندیشده به خوبی در محدوده نسبتاً باریکی از شرایط خارجیِ قابل پیشبینی طراحی شده است، ممکن است تمرکز مفیدی باشد.
با این حال، برای سیستمهای پیچیدهتر، و اکوسیستمها توسط هولینگ پیچیده در نظر گرفته میشوند، یک رویکرد مدیریتی که هدف آن ثبات است، ممکن است کافی نباشد.
در واقع، اگر سیستم نزدیک به تعادل نباشد و در شرایط شدید، هدف گذاری برای ثبات حتی ممکن است منجر به از بین رفتنِ یکپارچگیِ ساختار سیستم شود.
به جای تلاش برای کنترل تغییر، باید بر توانایی سیستم برای مقابله، سازگاری و شکل دادن به تغییرات تمرکز کنیم. این حالت ممکن است به این معنی باشد که سیستم به حالت تعادل متفاوتی خواهد رسید.
چنین رویکرد مدیریتی بر تاب آوری و نیاز به انطباق با محیط در حالِ تحول تأکید می کند.
یک سیستم برای رویارویی با رویدادهای غیرمنتظره آینده مجهزتر خواهد بود، زیرا «به ظرفیت دقیقی برای پیشبینی آینده نیاز ندارد، بلکه فقط به ظرفیت کیفی برای ابداع سیستمهایی نیاز دارد که میتوانند رویدادهای آینده را به هر شکل غیرمنتظرهای که ممکن است جذب و تطبیق دهند». هالینگ، نقل قول ۱۹۷۳، ص ۲۱).
تأثیر کار هولینگ بر تفکر تاب آوری به سختی قابل اغراق است. تاکید او بر بررسی سیستمها به جای اجزای فردی و تمایز او بین مقاومت در برابر تغییر در مقابل سازگاری با تغییر و جذب آن بر مفاهیم تابآوری فراتر از بافت اکوسیستمها تأثیر گذاشته است.
در ادامه مروری بر چگونگی راه یافتن جنبههای مختلف توصیف هالینگ در تعاریف مختلف تابآوری ارائه میکنیم.
تعاریف مختلف تاب آوری در بین رشته ها
پس از معرفی تاب آوری در اکولوژی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، این اصطلاح در سایر حوزه ها نیز رایج شد.
اصطلاح تاب آوری وارد حوزه مهندسی ایمنی شد (برونو، چانگ، اگوچی، لی، اورورک، راینهورن، شینوزوکا، تیرنی، والاس، فون وینترفلد، Citation2003؛ وودز و ویراتال، Citation2003)، روانشناسی (Connor & David0son,3; Southwick، Vythilingam و Charney، Citation2005)، مدیریت بلایا (Adger، Citation2000؛ Paton & Fohnston، Citation2001؛ Walker، Holling، Carpenter، & Kinzig، Citation2004)، و تجارت (Hamel & Valikangas، Citation203).
جای تعجب نیست که با استفاده از یک اصطلاح در حوزه های مختلف، مفاهیم متفاوتی از این اصطلاح پدید آمد. در دهه گذشته، مطالعات متعددی مفاهیم متفاوتی از واژه تاب آوری را شناسایی کرده اند (مانند، بن، مهتا، مک گراناهان، کانن، گوپته، و تانر، Citation2017؛ Doorn، Citation2017؛ Folke، Citation2006؛ Sharmad، تابنده، و گاراد، تابنده، ).
طبقه بندی رایج مورد استفاده، طبقه بندی ارائه شده توسط Folke (Citation2006) است که بین سه مفهوم تاب آوری تمایز قائل می شود: تاب آوری محدود. تاب آوری اکولوژیکی/اکوسیستم و اجتماعی؛ و در نهایت یک تفسیر اجتماعی-اکولوژیکی گسترده تر از تاب آوری.
این مفاهیم مختلف به طور ضمنی و صریح بر جنبه های مختلف چارچوب اصلی هالینگ همانطور که در زیر توضیح خواهیم داد، تأکید می کنند.
تاب آوری به عنوان توانایی بازگشت به تعادل پایدار
همانطور که در بالا ذکر شد، اولین مفهوم محدود، تاب آوری را به عنوان توانایی بازگشت به تعادل پایدار درک می کند و بر بهبود و ثبات تمرکز دارد.
بازگشت به وضعیت یا شرایط قبل از اختلال وجود دارد. این مشابه همان چیزی است که هولینگ از آن به عنوان «ثبات» یاد کرد، همانطور که در بخش قبل بحث شد.
مفهوم دوم از تاب آوری نزدیک به ایده هولینگ از تاب آوری به عنوان ظرفیت جذب تغییر است. اگرچه هولینگ این مفهوم تاب آوری را از بافت اکولوژی به دست آورده است، اما می توان آن را برای سیستم های اجتماعی نیز به کار برد و به ظرفیت بافر و توانایی سیستم برای مقاومت در برابر شوک ها و حفظ عملکرد آن اشاره دارد.
این دیدگاه در مورد تاب آوری تشخیص می دهد که تنها یک تعادل وجود ندارد که یک سیستم پس از اختلال به آن ساختار، هویت و بازخوردها بازگردد، بلکه تاب آوری اساساً ظرفیت یک سیستم برای جذب اختلال و سازماندهی مجدد در حین تغییر است به طوری که اساساً همان عملکرد را حفظ کند (Walker Holling، Carpenter و Kinzig، Citation2004).
از این رو، تاب آوری مستلزم این نیست که یک سیستم به حالت تعادل برگردد، جایی که مستلزم بازگشت به وضعیت قبلی است. به عنوان مثال، آجر (Citation2000)، تاب آوری اجتماعی را به عنوان توانایی جوامع انسانی برای مقاومت در برابر شوک های خارجی به زیرساخت های اجتماعی خود، مانند تنوع محیطی یا تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعریف کرد.
از آنجایی که این دیدگاه به صراحت اجازه تغییر را می دهد، تحمل یا جذب شوک ها به گونه ای تلقی می شود که جوامع را ملزم نمی کند که دقیقاً همانگونه باشند که قبل از شوک بودند.
مفهوم فراتر از مفاهیم تاب آوری
مفهوم سوم، در نهایت، به ظرفیت سازگاری، یادگیری و خودسازماندهی، علاوه بر توانایی عمومی برای بازیابی از یک اختلال اشاره دارد.
این مفهوم فراتر از مفاهیم تاب آوری است که توسط هالینگ ایجاد شده است. در ادبیات، این مفهوم اغلب «تابآوری اجتماعی-اکولوژیکی» نامیده میشود. در این دیدگاه، تابآوری فراتر از پایداری یا قوی بودن در برابر اختلال است، اما شامل فرصتهایی نیز میشود که آشفتگی از نظر بازترکیب ساختارها و فرآیندهای تکاملیافته و نوسازی ایجاد میکند.
سیستم و ظهور مسیرهای جدید (Folke, Citation2006). کارپنتر، واکر، اندریس و آبل (Citation2001) تاب آوری اجتماعی-اکولوژیکی را به عنوان:
- میزان تغییراتی که سیستم می تواند متحمل شود و همچنان همان کنترل ها را بر روی عملکرد و ساختار حفظ کند.
- درجه ای که سیستم قادر به سازماندهی مجدد برای سازگاری با تغییرات خارجی است. و
- توانایی ایجاد و افزایش ظرفیت یادگیری و سازگاری.
تابآوری به عنوان ظرفیت سازگاری، یادگیری و خودسازماندهی
در ادبیات مدیریت بلایا و سازگاری با آب و هوا، سومین مفهوم تابآوری به عنوان ظرفیت سازگاری، یادگیری و خودسازماندهی در حال حاضر به نظر میرسد که گستردهترین تعریف از این اصطلاح حمایت شده است (Doorn, Citation2017). تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری
بنابراین، مدیریت بلایا فراتر از ایده تعادل حرکت کرده و اجازه می دهد تا تغییر از طریق سازگاری و یادگیری تضمین شود که عملکرد سیستم ادامه دارد (Murphy, Gardoni & McKim, Citationin Press; Olshansky, Citationin Press; Prior & Hagmann, Citation2014؛ Wardekker, de). جونگ، نوپ، و ون در اسلویج، Citation2010).
تاب آوری اقتصادی
این مفهوم از تاب آوری به عنوان ظرفیت انطباقی نیز در ادبیات اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است، که در آن «تاب آوری اقتصادی» به عنوان یک توانایی مهم برای بازیابی از شوک های پس از بلایا شناخته شده است (رز، نقل قول ۲۰۰۴).
به نظر می رسد یک اجماع کلی وجود دارد که در زمینه بلایا، تاب آوری نباید به عنوان ثبات یا بازیابی ساده به وضعیت قبل از وقوع فاجعه تعبیر شود، زیرا تنها ظرفیت اضافی برای سازگاری و یادگیری سیستم را قادر می سازد تا با عدم اطمینان و مقابله با آن مقابله کند.
به عنوان مثال، در ادبیات اقتصاد در مورد تابآوری، بین تابآوری اقتصادی ایستا، که به توانایی یک سیستم برای حفظ عملکرد در هنگام شوکه شدن اشاره دارد، و تابآوری اقتصادی پویا، که به توانایی تسریع سرعت بهبود از یک شوک در جایی که تاب آوری ایستا مربوط به بهترین استفاده از موجودی سرمایه موجود (ظرفیت تولیدی) است، تاب آوری پویا در مورد افزایش ظرفیت است و جنبه ای مرتبط با زمان دارد (رز، نقل قول ۲۰۱۷).
در حالی که تمرکز اساساً بر روی سیستمهای منفرد بود، اخیراً Guidotti Chmielewski، Unnikrishnan، Gardoni، McAllister و van de Lindt (Citation2016) به نقش وابستگیها در بین سیستمهای مختلف در مُدلسازی و ارتقای تاب آوری اشاره و توصیف کردند.
شارما تابنده و گردونی (Citation2018) فرآیند کمّی سازی ریاضی تاب آوری و همچنین توصیف فرآیند بازیابی را آغاز کردند.
همچنین میتوانیم یک مورد اخلاقی برای اهمیت سازگاری و یادگیری مطرح کنیم. از نقطه نظر عدالت، بهبودی ساده در شرایط پیش از فاجعه نامطلوب تلقی میشود، زیرا آسیبپذیریهای موجود را بازتولید میکند (مانند بهادر و تانر، Citation2014؛ Béné، Godfrey-Wood، Newsham، & Davies، Citation2012؛ Leach، Citation20) و ۲۰. به این ترتیب ممکن است متفکرانه ترین تخصیص منابع نباشد.
به طور کلی، ادبیات اخیر (به عنوان مثال، Meerow، Newell و Stults، Citation2016) نشان میدهد که تابآوری به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به یک ایده بحثبرانگیز است، زیرا اغلب نحوه توزیع مزایا و بارها تحت رژیمهای تابآوری مختلف را نادیده میگیرد.
تعداد فزایندهای از محققان در حال حاضر تشخیص میدهند که برای اینکه سیاستها از رویکرد تابآوری استفاده کنند و از روشهای عملی بهره ببرند، استفاده و استفاده از تابآوری برای توجیه اقدامات خطمشی باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد، زیرا آنها شامل انتخابهای هنجاری خاصی هستند که اغلب انجام نمیشوند. صریح (Cote & Nightingale, Citation2011; McEvoy, Fünfgeld, & Bosomworth, Citation2013; Porter & Davoudi, Citation2012).
در نهایت، همانطور که گاردونی و مورفی (Citation2008) اشاره کردند، ملاحظات پایداری نشان میدهد که تلاشهای بازیابی باید با هدف (باز) ساختن، حفظ، و در صورت امکان، ارتقای کیفیت زندگی اعضای جامعه فاجعهزده در منطقه باشد. تعریف و ارزیابی چند رشته ای تاب آوری
برای توضیح این ملاحظات اخلاقی، گاردونی و مورفی (Citation2008, Citation2017) مفهومی از تاب آوری را پیشنهاد کردند که با نگرانی های زیست محیطی ارتباط نزدیکی دارد و برای رسیدگی به الزامات پایداری مانند ترویج عدالت اجتماعی (عدالت بین نسلی)، ترویج عدالت بین نسلی، طراحی شده است.
تاب آوری به عنوان یک مفهوم رسمی
تمرکز در بسیاری از رشتههای مهندسی که بر تاب آوری تأکید دارند، بر سیستمهای فنی- اجتماعی است، که میتوان آنها را بهعنوان سیستمهای مهندسی ناهمگن دید که نه تنها از زیرساختهای فنی، بلکه از افراد و مؤسسات نیز تشکیل شده است (Kroes, Franssen, Van De Poel, & Ottens, Citation2006). ).
به عنوان مثال، یک سیستم دفاع در برابر سیل، از هر دو شیء مادی (موانع طوفان، دروازههای قابل بسته شدن، دایکها و سیلاب)، افرادی که سیستم را اداره میکنند، و قوانین یا «موسساتی» که میگویند در چه شرایطی یک مانع یا دروازه باید بسته شود این گره ها برای عملکرد سیستم دفاع در برابر سیل به عنوان یک کل ضروری هستند.
این توجه به سیستم های فنی-اجتماعی همچنین منجر به تمرکز جدیدی بر نحوه تفکر در مورد عملکرد مطلوب شد. تاب آوری در مهندسی دیگر صرفاً به بازیابی تعادل پایدار مانند هالینگ اشاره نمیکند، بلکه راهی جدید برای بررسی نحوه عملکرد سیستمهای فنی-اجتماعی پیچیده ارائه میکند (Hollnagel, Citation2014).
تابآوری معیاری برای پتانسیل یک سیستم اجتماعی-فنی برای عملکرد به شیوهای خاص است (Holnagel, Citation2017). چنین عملکردی برای یک سیستم فنی-اجتماعی به عملکرد مصنوعات فیزیکی محدود نمی شود، بلکه به نحوه عملکرد و تصمیم گیری انسان ها در آن سیستم نیز محدود می شود.
برای مثال، تاب آوری یک اتاق عمل به عملکرد تجهیزات پزشکی بستگی دارد، بلکه به نحوه استفاده انسان از این تجهیزات و میزان نظارت بر محیط خود و سازگاری در صورت نیاز بستگی دارد. در بخش بعدی تعامل با انسان ها را گسترش می دهیم، زیرا این تعامل است که ما را وادار می کند تاب آوری را یک مفهوم رسمی بدانیم.
دیدگاه تابآوری بهعنوان پتانسیل یک سیستم فنی-اجتماعی
دیدگاه تابآوری بهعنوان پتانسیل یک سیستم فنی-اجتماعی برای عملکرد به شیوهای خاص، نشان میدهد که تابآوری خود هدف نهایی نیست، بلکه تاب آوری ابزاری است که یک سیستم برای دستیابی به آنچه عملکرد مطلوب در نظر گرفته میشود، در دستور کار دارد. (Doorn, Citationin Press).
این عملکرد مطلوب در زمینه مهندسی در نهایت با اهداف مهندسی مرتبط است. چنین اهدافی اغلب بر حسب کمک به ارزشهای خاص توصیف میشوند، برای مثال، رفاه یا ایمنی انسان (دورن و هانسون، Citation2011، ۲۰۱۵؛ Gardoni & Murphy، Citation2008، ۲۰۱۷؛ NSPE، Citation2007؛ آکادمی سلطنتی مهندسی، Citation2014. اسمیت، گاردونی و مورفی، Citation2014)، یا به طور گسترده تر، به ارتقای شکوفایی انسان (بوون، Citation2014).
جای تعجب نیست، رویکردهایی وجود دارند که بر مهندسی برای سلامت تمرکز دارند (Amorosi, Citation2009; Graschew, Roelofs, Rakowsky, & Schlag, Citation2009; Siebes, Viceconti, Maglaveras, & Kirkpatrick, Citation2007) یا ایمنی بیمار (Guédonp,Wauben,Guédon, S. Elst، Doorn، Dankelman، van den Dobbelsteen، و Klein Citation2017)، یا به سادگی مهندسی برای رفاه انسان (Farrer, Goulev, Watt, Parr, Bowyer, & Allan, Citation2016; Gardoni & Murphy, Citation2008, 2012, Harris, 2017; لارسون و لارسون، نقل قول ۲۰۰۸).
این «تفسیر کارکردی» تابآوری با سه مفهوم تابآوری که فولک توضیح داد سازگار است: هر یک از این مفاهیم بر توانایی یک سیستم برای حفظ کارکردهای خود متمرکز است، خواه از طریق بازیابی به همان تعادل (تابآوری محدود)، از طریق سازماندهی مجدد (اکولوژیک یا تاب آوری اجتماعی) یا از طریق سازگاری و تحول (تاب آوری اجتماعی-اکولوژیکی).
توصیف بالا از تاب آوری همچنین نشان می دهد که تاب آوری یک مفهوم “رسمی” است: این کارکردها را که یک سیستم باید قادر به حفظ آنها باشد را تجویز نمی کند، بلکه عملکرد تاب آوری توانایی حفظ یا ارتقاء معین است – هنوز باید توصیف شود.
در بخش بعدی، به تاب آوری در زمینه خطرات طبیعی می پردازیم و توضیح می دهیم که چگونه محتوای اساسی این کارکردها می تواند با یک رویکرد اخلاقی خاص مرتبط باشد.
This paper aims to explore how insights from the philosophical and social science literature can be incorporated into the definition of resilient infrastructure so that considerations of social justice can be accounted for and addressed more adequately
Building on the view that engineering ultimately aims to promote societal well-being, this paper argues that human well-being depends on (1) the resilience of the physical infrastructure and (2) the socioeconomic context, both of which in turn affect (i) how the impact and recovery of the physical infrastructure translates into societal impact and recovery and (ii) the ability of individuals to recover/adapt independently from the recovery of the physical infrastructure
The paper suggests that a capability approach may be a suitable framework for providing content to the formal concept of resilience as a capability approach is especially suitable for expressing non-tangible damage that might be caused by natural hazards and disasters