۱۰ نکته برای تربیت کودکان انعطاف پذیر و تاب آور
چگونه کودک تاب آور تربیت کنیم؟
فهرست عناوین
- ۱ 10 نکته برای تربیت کودکان انعطاف پذیر و تاب آور
- ۱.۱ تعریف تاب آوری برای والدین
- ۱.۲ 1. برآورده نکردن هر نیازی
- ۱.۳ 2. اجتناب از حذف تمام خطرات
- ۱.۴ 3. آموزش حل مسئله به کودکان
- ۱.۵ 4. آموزش مهارت های واقعی به فرزندان خود
- ۱.۶ 5. اجتناب از سؤالات «چرا»
- ۱.۷ 6. ارائه نکردن همه پاسخ ها
- ۱.۸ 7. پرهیز از صحبت با عبارات فاجعه آمیز
- ۱.۹ 8. اجازه دهید فرزندانتان اشتباه کنند
- ۱.۱۰ 9. به آنها کمک کنید تا احساسات خود را مدیریت کنند
- ۱.۱۱ 10. سازگاری مُدل سازی
۱۰ نکته برای تربیت کودکان انعطاف پذیر و تاب آور
کاری از کارگروه مترجمین رسانه تاب آوری ایران
۱۰ نکته برای تربیت کودکان انعطاف پذیر و تاب آور: در حالی که بزرگسالی پر از مسئولیت های جدی است، دوران کودکی نیز بدون موقعیت های استرس زا نیست. بچهها آزمون و خطا می کنند، اطلاعات جدید یاد میگیرند، مدرسه را تغییر می دهند، محلهشان را عوض میکنند، بیمار میشوند، بریس میگیرند، با قلدرها روبرو میشوند، دوستان جدیدی پیدا میکنند و حتی گاهی اوقات از آن دوستان صدمه هم میبینند. آنها همچنین با آسیب های واقعی و بدون فیلتر روبرو می شوند.
چیزی که به بچه ها در عبور از این نوع چالش ها کمک می کند تاب آوری است.
تعریف تاب آوری برای والدین
لین لیونز یک مددکار اجتماعی و روان درمانگر دارای مجوز در کنکورد، با همکاری دکتر رید، کتاب «کودکان مضطرب، والدین مضطرب: ۷ راه برای توقف چرخه نگرانی و تربیت فرزندان شجاع و مستقل» را با همکاری روانشناس و متخصص استرس نوشته است. ویلسون لیونز میگوید وقتی بچههای تابآور وارد موقعیتی میشوند، «احساس میکنند که میتوانند بفهمند چه کاری باید انجام دهند و میتوانند با اعتماد به نفس با آنچه به سمت آنها پرتاب میشود مقابله کنند».
او گفت که این بدان معنا نیست که بچه ها باید همه چیز را خودشان انجام دهند. بلکه می دانند چگونه درخواست کمک کنند و می توانند مشکلات بعدی خود را حل نمایند.
تاب آوری یک حق مادرزادی نیست. می توان آن را آموزش داد. لیون والدین را تشویق می کند تا فرزندان خود را با مهارت های مقابله با اتفاقات پیش بینی نشده تجهیز کنند، که در تضاد با سیستم فکری و فرهنگی ما است.
ما تبدیل به فرهنگ تلاش برای اطمینان از راحتی فرزندانمان شده ایم. ما به عنوان والدین در تلاش هستیم تا یک قدم جلوتر از هر چیزی که فرزندانمان با آن مواجه می شوند، باشیم.» مشکل؟ “زندگی اینطوری کار نمی کند.”
افراد مضطرب برای کمک به فرزندانشان برای تحمل شرایط استرس زا، صرفاً به این دلیل که خودشان در تحمل آن شرایط دچار مشکل هستند، بسیار سخت اقدام می کنند.
لیون گفت: «ایده تحمل کردن فرزندتان از همان دردی که شما متحمل شده اید غیرقابل تحمل است. بنابراین والدین مضطرب سعی می کنند از فرزندان خود محافظت کنند و از آنها در برابر بدترین سناریوها مراقبت نمایند.
با این حال، او گفت که وظیفه والدین این نیست که همیشه در کنار فرزندانشان باشند. بلکه رسالت مهم والدین این است که به کودکان بیاموزند که با عدم قطعیت کنار بیایند و مشکل را حل کنند.
در زیر، لیون پیشنهادات ارزشمند خود را برای تربیت بچههای تابآور به اشتراک گذاشته است.
۱. برآورده نکردن هر نیازی
به گفته لیون، «هرگاه تلاش میکنیم اطمینان خاطر و راحتی را فراهم کنیم، مانع از آن میشویم که کودکان بتوانند توان حل مسئله و تسلط خود را توسعه دهند». (حفاظت بیش از حد از بچه ها فقط به اضطراب آنها دامن می زند.)
او یک “مثال دراماتیک اما نه غیر معمول” آورد. فرض کنید کودکی ساعت ۳:۱۵ از مدرسه خارج می شود. اما نگران این هستند که والدینشان آنها را به موقع تحویل بگیرند. بنابراین والدین یک ساعت زودتر میآیند و در کنار کلاس فرزندشان پارک میکنند تا فرزندانشان ببینند که والدین آنجا هستند.
در مثالی دیگر، والدین به کودک ۷ ساله خود اجازه می دهند روی تشکی روی زمین در اتاق خوابشان بخوابد، زیرا آنها برای خوابیدن در اتاقشان خیلی ناراحت هستند.
۲. اجتناب از حذف تمام خطرات
طبیعتاً والدین می خواهند فرزندان خود را ایمن نگه دارند. اما حذف تمامی احتمالاتِ خطرات می تواند تاب آوری در یادگیری را از کودکان سلب کند.
در خانوادهای که لیون مدنظرش است، بچهها اجازه ندارند وقتی والدین در خانه نیستند غذا بخورند، زیرا خطر خفگی در غذا وجود دارد. (اگر بچه ها به اندازه کافی بزرگ باشند که در خانه تنها بمانند، به اندازه کافی بزرگ هستند که غذا بخورند.)
نکته کلیدی این است که اجازه تجربه نمودنِ خطرات در سطح معمولی را به کودکان بدهید و مهارت های ضروری را به فرزندان خود آموزش دهید. «از جوانی شروع کن. کودکی که قرار است گواهینامه رانندگی خود را بگیرد، از ۵ سالگی شروع به یادگیری دوچرخهسواری کرده و به هر دو طرف نگاه میکند.»
او گفت که دادن آزادی متناسب با سن کودکان به آنها کمک می کند محدودیت های خود را بیاموزند.
۳. آموزش حل مسئله به کودکان
فرض کنید فرزند شما می خواهد به یک کمپ دور از خانه و خانواده خود برود، اما از دور بودن از خانه عصبی و مضطرب است. لیون گفت، یک والدین مضطرب ممکن است بگویند: “خب، پس دلیلی برای رفتنت وجود ندارد.”
اما یک رویکرد آگاهانه این است که اضطراب و عصبی بودنِ فرزندتان را عادی سازی کنید و به او کمک کنید تا بفهمد که چگونه دلتنگی را کنار بگذارد. بنابراین ممکن است از فرزندتان بپرسید که چگونه می تواند عادت به دوری از خانه را تمرین کند.
وقتی پسر لیون در مورد اولین امتحان نهایی خود مضطرب بود، آنها استراتژی هایی را طرح ریزی کردند، از جمله اینکه چگونه او زمان و برنامه خود را برای مطالعه در امتحان مدیریت کند.
به عبارت دیگر، کودکِ خود را درگیر این موضوع کنید که چگونه می تواند با چالش ها کنار بیاید. بارها و بارها به آنها این فرصت را بدهید که «پیدا کنند چه چیزی مؤثر است و چه چیزی مؤثر نیست».
۴. آموزش مهارت های واقعی به فرزندان خود
به تعبیر این ضرب المثل، “اگر به بچه ماهی بدهید، یک روز به او غذا داده اید.” اگر به بچهای ماهیگیری یاد بدهید، برای یک عمر به او غذا داده اید.»
وقتی لیون با بچهها کار میکند، روی مهارتهای خاصی تمرکز میکند که آنها برای کنترل موقعیتهای خاص نیاز دارند.
او از خود میپرسد: «با این [وضعیت] به کجا میرویم؟ آنها برای رسیدن به آنجا به چه مهارتی نیاز دارند؟» به عنوان مثال، او ممکن است به یک کودک خجالتی بیاموزد که چگونه با کسی احوالپرسی کند و گفتگو را شروع کند.
۵. اجتناب از سؤالات «چرا»
سوالاتی همچون «چرا» به نوسعه حل مسئله کمک نمی کند. اگر فرزندتان دوچرخهاش را زیر باران رها کرد و شما از وی بپرسید «چرا؟» «آنها چه خواهند گفت؟ من بی احتیاط بودم. لیون گفت: من یک بچه ۸ ساله هستم.
سعی کنید در عوض سوالاتی همچون «چگونه» را بپرسید. دوچرخهتان را زیر باران رها کردید و زنجیرتان زنگ زد. چگونه آن را برطرف خواهید کرد؟» به عنوان مثال، او گفت که آنها ممکن است به صورت آنلاین بروند تا ببینند چگونه می توان زنجیر را تعمیر کرد یا هزینه تهیه یک زنجیر جدید را بررسی می کنند.
لیون با سوالاتی با محوریت “چگونه” برای آموزش مهارت های مختلف به گروه هدف خود استفاده می کند. «وقتی اتاق گرم و دنج است چگونه خود را از رختخواب بیرون بیاورید؟ چطور و یا چگونه با پسرهای پر سر و صدای اتوبوسی که شما را آزار می دهند رفتار می کنید؟»
۶. ارائه نکردن همه پاسخ ها
لیون گفت، به جای پاسخگویی نسبت به همه سوالات فرزندانتان، از عبارت «نمی دانم» استفاده کنید، «به دنبال آن توانایی حل مسئله فرزندتان را توسعه دهید». استفاده از این عبارت به کودکان کمک میکند تا بیاموزند که بلاتکلیفی را تحمل کنند و به راههای مقابله با چالشهای احتمالی فکر کنند.
همچنین، شروع با موقعیتهای کوچک به کودکان کمک میکند تا برای انجام آزمون های بزرگتر آماده شوند. او گفت که آنها چنین شرایطی را دوست نخواهند داشت، اما به آن عادت خواهند کرد.
به عنوان مثال، اگر فرزندتان از شما بپرسد که آیا در مطب دکتر تزریق میشود، به جای اینکه او را آرام کنید، به او بگویید: «نمیدانم. شما ممکن است برای یک تزریق بیایید و بعد ببینیم چکار انجام خواهیم داد.
به همین ترتیب، اگر فرزندتان بپرسد “آیا امروز مریض خواهم شد؟” به جای گفتن «نه، نمی شوی»، با «ممکن است، پس لازم بدانی چگونه باید از خودت مراقبت کنی» پاسخ دهید.
اگر فرزندتان نگران است که از مدرسه خود متنفر باشد، به جای گفتن «دوست خواهی داشت»، ممکن است توضیح دهید که برخی از دانشآموزان سال اول مدرسهشان را دوست ندارند بنابراین به آنها کمک کنید تا بفهمند که اگر آنها هم همین احساس را دارند، چه کاری انجام دهند.
۷. پرهیز از صحبت با عبارات فاجعه آمیز
سعی کنید به آنچه به فرزندان خود و اطرافیانشان می گویید توجه کنید. لیون اظهار داشت، به ویژه والدین مضطرب تمایل دارند “به طرز فاجعه آمیزی در مورد فرزندان خود صحبت کنند.”
به عنوان مثال، به جای گفتن، “برای شما واقعا مهم است که چگونه شنا را یاد بگیرید زیرا اگر غرق شوید برای من بسیار ناگوار خواهد بود!” ممکن است سعی کنید فقط بگویید: “برای شما بسیار مهم است که شنا کردن را یاد بگیرید.”
۸. اجازه دهید فرزندانتان اشتباه کنند
“شکست پایان زندگی نیست. لیون میگوید: «این همان نقطه ای است که وقتی میبینید چه کاری باید انجام دهید، به آن میرسید. اجازه دادن به بچه ها برای والدین سخت و دردناک است. اما به بچهها کمک میکند یاد بگیرند که چگونه لغزشها را برطرف کنند و دفعه بعد تصمیمات آگاهانه بگیرند.
به گفته لیون، اگر کودکی تکلیفی داشته باشد، والدین مضطرب یا بیش از حد نگران حفاظت از بچه، معمولاً می خواهند مطمئن شوند که کارهایی که باید انجام شوند کامل است، حتی اگر فرزندشان در وهله اول علاقه ای به انجام آن نداشته باشد. اما در دراز مدت مفید است که به فرزندان خود اجازه دهید عواقب اعمال خود را ببینند.
به عنوان مثالی دیگر، لیون گفت که اگر فرزند شما نمی خواهد به تمرین فوتبال برود، ممکن است به او اجازه دهید در خانه بماند. اگر بازی بعدی روی نیمکت بنشینند، ممکن است تبعات سنگین تصمیم خود را ببینید.
۹. به آنها کمک کنید تا احساسات خود را مدیریت کنند
هوش هیجانی (EQ) و خودتنظیمی کلید تاب آوری هستند.
لیون می گوید، می توانید به فرزندان خود بیاموزید که همه احساسات خوب هستند. اشکالی ندارد که از اینکه بازی را باخته اید یا شخص دیگری بستنی شما را تمام کرده است، عصبانی شوید. او گفت که مراقبان همچنین می توانند به کودکان بیاموزند که پس از احساس خوشحالی یا ناراحتی و هرگونه حالات دیگر خود، باید در مورد کارهای بعدی که انجام می دهند فکر کنند.
بچهها خیلی سریع یاد میگیرند که چه احساسات قوی و قدرتمندی را در پی خواهند داشت. والدین نیز باید یاد بگیرند که چگونه احساسات را کنترل کنند.»
ممکن است به فرزندتان بگویید: «من درک می کنم که شما چنین احساسی دارید. من اگر جای تو بودم همین احساس را داشتم، اما حالا باید متوجه شوی که قدم بعدیِ مناسب چیست.»
او میگوید اگر فرزندتان عصبانی میشود، در مورد رفتار مناسب (و نامناسب) قاطع و مشخص باشید. ممکن است بگویید، “متاسفم که بستنی نمی گیرم، اما این نوع اظهارات غیرقابل قبول است.”
۱۰. سازگاری مُدل سازی
البته، بچه ها از مشاهده رفتار والدین خود نیز یاد می گیرند. لیون گفت سعی کنید آرام و با ثبات باشید. “شما نمی توانید به کودک خود بگویید که می خواهید احساسات خود را کنترل کند، در حالی که به خود شما تلنگر وارد شده است.”
“فرزندپروری نیاز به تمرین زیادی دارد و همه ما اشتباه می کنیم.” وقتی اشتباهی مرتکب می شوید، آن را بپذیرید. می توانید بگویید: “من واقعاً اشتباه کردم. متأسفم که بد برخورد کردم. بیایید در مورد روش دیگری برای مدیریت آن در آینده صحبت کنیم.
تابآوری به کودکان کمک میکند تا از آزمون ها، موفقیت ها و مصیبتهای اجتنابناپذیرِ دوران کودکی و نوجوانی عبور کنند.
کودکان تابآور همچنین به بزرگسالانی انعطافپذیر تبدیل میشوند که میتوانند در برابر استرسهای اجتنابناپذیرِ زندگی زنده بمانند و پیشرفت کنند.
۱۰ نکته برای تربیت کودکان انعطاف پذیر و تاب آور