تاب آوری در PTSD پیچیده یا CPTSD
اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD)
فهرست عناوین
تاب آوری در PTSD پیچیده یا CPTSD
کاری از کارگروه آموزش در رسانه تاب آوری ایران
تاب آوری در PTSD پیچیده یا CPTSD: اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD) یک وضعیت سلامت روانی است که از قرار گرفتن در معرض ترومای طولانی مدت و مکرر، اغلب در یک دوره طولانی رخ می دهد (Resick et al., 2012) ایجاد می شود.
این آسیب معمولاً شامل آزار بین فردی، غفلت، استثمار یا خشونت می شود که می تواند در زمینه های مختلفی مانند کودک آزاری، خشونت خانگی، قاچاق انسان، اسارت یا تجارب جنگ رخ دهد.
علائم CPTSD اغلب در جنبه های مختلف زندگی فرد نفوذ می کند و درگیر شدن کامل در فعالیت ها و مسئولیت ها را دشوار می سازد (بالایان و همکاران، ۲۰۱۴). این مبحث می تواند عمیقاً عملکرد روزانه را مختل کند و منجر به چالش هایی در روابط بین فردی، عملکرد تحصیلی، حفظ اشتغال و کیفیت کلی زندگی شود.
علل و علائم PTSD پیچیده
CPTSD عمیقاً با تجارب آسیب زا طولانی یا مکرر مرتبط است، به ویژه در شرایطی که فرار یا اجتناب ممکن نیست (فرانکو، ۲۰۲۱). آسیب های مزمن دوران کودکی و آسیب های بین فردی هر دو نمونه هایی از علل بالقوه هستند (Karatzias & Levendosky، ۲۰۱۹).
ترومای سیستمیک، شامل بیعدالتی یا تبعیض اجتماعی، همچنین ممکن است باعث CPTSD شود زیرا احساس امنیت و تعلق افراد را از بین میبرد (گوتیرز، ۲۰۲۲). علاوه بر این، ترومای جنگی، از جمله قرار گرفتن در معرض جنگ و اسارت، می تواند CPTSD را تحریک کند (Letica-Crepulja et al., 2020).
علائم CPTSD طیف گسترده ای از چالش ها را در بر می گیرد که بر عملکرد عاطفی، شناختی و بین فردی تأثیر می گذارد (Cyr et al., 2022). اینها ممکن است شامل بی نظمی عاطفی، خاطرات مزاحم، رفتارهای اجتنابی، ادراک منفی از خود، اختلال در روابط، هوشیاری بیش از حد و جهان بینی تحریف شده باشد.
محرکها واکنشهای شدید احساسی یا فیزیولوژیکی مرتبط با آسیبهای گذشته را برمیانگیزد، که ممکن است علائم ناراحتکننده را تداوم بخشد (فرانکو، ۲۰۲۱). محرک های CPTSD ناشی از تجربیات آسیب زای گذشته می تواند واکنش های عاطفی شدید و چالش های بین فردی را در روابط برانگیزد. این موضوع می تواند بر اعتماد، ارتباطات و صمیمیت عاطفی تأثیر بگذارد.
ضروری است که تشخیص داده شود که تظاهرات CPTSD می تواند به طور گسترده ای متفاوت باشد، و همه کسانی که تروما را تجربه می کنند این علائم را ندارند. بنابراین یک رویکرد شخص محور برای تشخیص دقیق و درمان موثر CPTSD حیاتی است.
عوامل خطر و محافظت کننده CPTSD
عوامل خطر و محافظ در شکل دادن به تجربه افرادی که در معرض تروما قرار دارند، بسیار مهم هستند (لیوا-بیانچی و همکاران، ۲۰۲۳). این عوامل بر آسیب پذیری و انعطاف پذیری در برابر CPTSD تأثیر می گذارد.
عوامل خطر، مانند قرار گرفتن در معرض ترومای شدید یا طولانی مدت، به ویژه در دوره های حیاتی رشد مانند دوران کودکی، به طور قابل توجهی حساسیت به CPTSD را افزایش می دهد (Karatzias et al., 2019). علاوه بر این، فقدان حمایت اجتماعی، مکانیسمهای مقابلهای ناسازگار، غم و اندوه حل نشده یا از دست دادن، شرایط زمینهای سلامت روان، استعدادهای بیولوژیکی و آسیبدیدگی مجدد خطر را تشدید میکنند.
برعکس، عوامل محافظتی به عنوان بافر در برابر اثرات مضر تروما و تقویت تاب آوری در افراد عمل می کنند (Campodonico et al., 2021). شبکه های حمایت اجتماعی قوی، شامل روابط با خانواده، دوستان، همسالان یا اعضای جامعه، حمایت عاطفی و ابزاری حیاتی را فراهم می کند.
راهبردهای مقابله ای مؤثر، از جمله مهارت های حل مسئله، تکنیک های تنظیم هیجان، شیوه های تمرکز حواس، و جستجوی حمایت اجتماعی، همچنین افراد را قادر می سازد تا تجربیات آسیب زا را به طور مؤثرتری هدایت کنند (گرینبرگ، ۲۰۲۲). احساس هدف و معنا در زندگی، دسترسی به خدمات بهداشت روانی به موقع و مبتنی بر شواهد، و اتخاذ انتخاب های سبک زندگی سالم عوامل دیگری هستند که تاب آوری را تقویت می کنند.
با شناخت و پرداختن به این عوامل خطر و محافظت کننده، می توانید CPTSD را به طور موثرتری شناسایی و درمان کنید.
CPTSD در مقابل PTSD: درک تفاوت ها
ترومای جنگی اختلال استرس پس از سانحه پیچیده به عنوان زیرشاخه PTSD در نظر گرفته شده است، با این حال آنها دارای ویژگی های متمایزی هستند که نیاز به رویکردهای متفاوتی در تشخیص و درمان دارند و اکنون به عنوان شرایط جداگانه دیده می شوند (Cloitre et al., 2014).
در حالی که هر دو ناشی از تجربیات آسیب زا هستند، CPTSD توسط ترومای مزمن و تجمعی ایجاد می شود که مکانیسم های مقابله ای فرد را تحت تأثیر قرار می دهد (Stadtmann et al., 2018).
برخلاف PTSD، CPTSD با طیف گستردهتری از علائم ظاهر میشود، و فراتر از تجربه مجدد و علائم برانگیختگی گسترش مییابد تا اختلالات در خود سازماندهی، از جمله اختلال در تنظیم احساسات و اختلال در روابط را در بر گیرد (Cyr et al., 2022). همچنین مزمن تر و شدیدتر است، در طول زمان ادامه می یابد و عمیقاً بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر می گذارد، در تضاد با ماهیت نوسان علائم PTSD.
CPTSD عمیقاً بر هویت و پویایی بین فردی تأثیر می گذارد، که اعتمادسازی و تعیین مرزها را تضعیف می کند (شولین و همکاران، ۲۰۱۸). بنابراین، درمان CPTSD اغلب به مداخلات طولانیمدت و جامع نیاز دارد که نشانههای گستردهتر و مسائل اساسی را مورد توجه قرار میدهد.
درک این شرایط و تفاوتهای آنها برای طراحی مداخلات و ارائه حمایت مؤثر از افرادی که با پیچیدگیهای اختلالات مربوط به تروما دست و پنجه نرم میکنند، حیاتی است (شولین و همکاران، ۲۰۱۸).
CPTSD در مقابل BPD: تفاوت آنها چگونه است؟
شرایط دیگری که نیاز به تجزیه و تحلیل و مقایسه با CPTSD دارد، اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. مهم است که یک تشخیص افتراقی دقیق بین این دو بیماری انجام دهید. بنابراین، بیایید مقایسه کنیم.
اولاً، اگرچه CPTSD معمولاً از ترومای طولانیمدت ناشی میشود، همانطور که در بالا توضیح دادیم، BPD از عوامل مختلفی از جمله ژنتیک و تجربیات اولیه زندگی ناشی میشود (Kulacaoglu & Kose, 2018).
ثانیاً، علائم در تنظیم هیجان و چالشهای بین فردی همپوشانی دارند، اما CPTSD در درجه اول شامل علائم مرتبط با تروما مانند فلاش بک و بیشهوشیاری است، در حالی که BPD شامل بیثباتی گستردهتر، ترس از رها شدن، و مسائل مربوط به خودانگاره است (Cyr et al., 2022).
علاوه بر این، در CPTSD، اختلال در هویت و روابط ناشی از ضربه است، در حالی که BPD شامل بی ثباتی هویت و روابط شدید اما ناپایدار است.
رویکردهای درمانی نیز از این جهت متفاوت است که CPTSD اغلب به درمان های متمرکز بر تروما مانند درمان شناختی-رفتاری پاسخ می دهد، در حالی که BPD به درمان هایی مانند رفتار درمانی دیالکتیکی و دارو پاسخ بهتری می دهد (Cloitre et al., 2014). در نهایت، در حالی که CPTSD ممکن است با درمان متمرکز بر تروما بهبود یابد، BPD مزمن است و نیاز به درمان مداوم دارد.
برای اینکه از مراجعین خود به بهترین شکل حمایت کنید، ممکن است بخواهید درباره تمایز این اختلالات بیشتر بدانید تا مداخلاتی متناسب با نیازهای خاص افراد ارائه دهید.