تاب آوری کودکان
تاب آوری کودکان: تاب آوری به معنای شکست نخوردن نیست. ضرورت دارد همگان بیاموزند شکست از الزامات پیروزی است واین بمعنای هواخواهی و جانبداری ما از شکست و سرخوردگی نیست، تاب آوری قدرت عبور را از ناملایمات را معرفی میکند.
تاب آوری کودکان یادداشتی کاربردی است که در دو قسمت تهیه و تدارک شده است در مجموع دوازده نکته کاربردی در تاب آوری کودکان برای استفاده، والدین، مربیان، مددکاران اجتماعی، روانشناسان و مشاوران مورد تأکید قرار میدهد.
با توجه به مقتضیات جهان امروز و مشکلات متعدد خانواده ها همچون طلاق، فقر، اعتیاد، بیکاری و سایر آسیب های اجتماعی می شود گفت کودکان از جمله آسیب پذیرترین اقشار جامعه محسوب می شوند. لذا اهمیت تاب آوری، به ویژه اهمیت تاب آوری کودکان در این شرایط بر همگان محرز و مشخص است.
به والدین گاهی توصیه شده است که بد نیست گاهی اوقات کودکان شکست و سرخوردگی را نیز تجربه کنند، چرا که روزگار برای آنها از قیاس پر شمار تدارک دیده است. ولی این گفته درست نیست، مثل این است بگوییم چون دنیایی سرد و دور از عدالت داریم، پس باید یاد بگیریم در سرما و بدون پتو نیز بخوابیم.
اما واقعا انتظار داریم که کودکان بیاموزند گلیم خود را از آب گرفته و برای خود نیز پتویی تهیه کنند و در مقیاسی گسترده تر تلاش کنند دنیایی امن، سرشار از مهربانی بسازند تا کسی گرفتار سرما و سیاهی نماند.
بنابراین باتوجه به مسائل گفته شده چطور می توانیم تاب آوری را در فرزندان خود پرورش دهیم و از آنها حمایت کنیم؟
باوری قدیمی این معنا را القاء میکند که رفتار تاب آورانه پس از شکست بروز میکند. اما وقتی کودکان فاقد حامی بارها و بارها شکست می خورند و حمایتی هم صورت نمیگیرد تا دوباره تلاش کنند، همه آنچه که می آموزند، آن است که شکست خورده اند و با رهم شکست خواهند خورد و در این مسیر فقط تنهایی و یاس را تجربه میکنند این در حالی است که تاب آوری از امید واری و خوش بینی و تلاش مجدانه کودکان صحبت میکند.
تاب آوری به معنای شکست نخوردن نیست. به معنای آن است که وقتی اوضاع مناسب نیست، بتوانی دوباره خودت را جمع و جور کنی، دوباره سعی کنی و موفق شوی. این امر نیازمند تجربیات موفقیت آمیز و حمایتهای عاطفی فراوان است.
همه ما از غلبه بر مشکلات درسهایی یاد گرفته ایم، اما هنگام موفقیت نیز مشغول آموختن درسهایی دیگر هستیم. موفقیت به ما شهامت و انگیزه می دهد تا با چالش هایی به مراتب دشوارتر نیزدست و پنجه نرم کنیم.
فقدان حمایت های اجتماعی، کودکان را در چرخه شکست و سرخوردگی گرفتار خواهد کرد همانگونه که پیروزی، باور و توانایی پیروزی های دیگر را تدارک میبنید.
بنابراین چگونه می توانیم از یک طرف از بچه ها حمایت کنیم و از طرفی برای آنکه اعتماد به نفس داشته باشند؛ به آنها استقلال دهیم؟ در اینجا روشها را توضیح می دهیم.
یک: از کنترل دست بردارید؛ بجای آنکه فرزندان تان را کنترل کنید؛ آنها را راهنمایی کنید.
وظیفه شما به عنوان والدین آن است که از فرزندان خود حمایت کنید تا آنها رشد کرده و شکوفا شوند. وقتی کارهای آنها را انجام می دهید، به آنها فرصت رشد نمی دهید، اجازه نمی دهید که احساس توانمندی کنند. راهنمایی آنها به کودکان می آموزد تا اعتماد به نفس پیدا کنند. این بدان معناست، به عنوان پدر و مادر اضطراب و نیاز خود را به کنترل کردن کودکان در نظر داشته و آن را هدایت و مدیریت کنیم.
دو: یادتان باشد کمال گرایی هدف نیست
در مقابل این وسوسه مقاومت کنید که کار کودک را تصحیح کنید. مگر آنکه پیامد آن به شدت مهم است. مداخله ی بیش از حد اعتماد به نفس کودک را پایین می آورد.
سه: به فرزندان خود اجازه دهیم از پایین ترین سن کارهای خود را انجام دهند
اضطراب خود را کنترل کنید. این به معنای آن نیست که کودکان را رها کنید؛ کنار فرزندان خود باشید، هر بار نیاز به کمک دارند؛ آماده باشید کمک کنید. بعد کمی عقب تر بایستید و نظاره گرباشید خود را کنترل کنید؛ فقط هر بار که واقعا لازم است کمک کنید.
ابراز نگرانی بیش از حد موقع بازی فرزندان؛ ممکن است حال شما را کمی بهتر کند و والدین دیگر تحت تأثیر نگرانی شما قرار بگیرند، اما در واقع کمکی نمی کند. فقط آنها را محدود می کند.
از آنها سوال کنید، اگر مشکلی ندارند و احساس ایمنی می کنند، آنها را به حال خود بگذارید. لبخند بزنید و بگویید آفرین می دانم تو می توانی کارهایت را انجام دهی.
چهار: به کودکان خود اجازه دهید تا با رویارویی با چالش های قابل کنترل اعتماد به نفس خود را بازیابند.
محققان و پژوهشگران رشد عاطفی به این امر تعیین چهارچوب می گویند. شما به فرزند خود قالب و چهارچوب خاصی می دهید و اجازه می دهید تا بر اساس آن رشد کنند. به فرزندان خود توقع و انتظارات و قوانین را توضیح می دهید و در صورت لزوم به آنها هدایت می دهید و موقعیت را با زبانی ساده و قابل فهم تشریح می کنید.
بیان ساده ی انتظارات،توقعات و قوانین به کودکان کمک میکند به دور از ابهام و اضطراب وظایف خود را بشناسند و عملکرد بهتری داشته باشند.
پنج: آنها را برای شکست آماده نکنید
وقتی به فرزندان خود پیشنهاداتی ساده و سازنده می دهید، به موفقیت آنها کمک می کنید. آیا هر بار که در آستانه شکست خوردن قرار می گیرند؛ پا پیش می گذارید؟ یا به آنها این فرصت را می دهید که از شکست خود درس بگیرند؟ نجات بچه ها مانع از آن می شود که درسهای مهم زندگی را بیاموزند. اما وقتی بچه ها می بینند والدین کنار آنها ایستاده و اجازه می دهند شکست بخورند، تصورمی کنند والدین، آنها را دوست ندارند. آنها ممکن است تصور کنند، نمی توانند خود را اداره کرده و یا والدین به آنها، به شکل متعادل کمک نمی کنند تا شکست نخورند یا به آنها یاد نمی دهند چطور به امورات خود برسند.
اما آیا به معنای آن نیست که باید بچه های خود را نجات دهیم؟ بستگی به رفتار شما دارد؛ اگر شما پروژه علمی درس علوم را قبل از آنکه خودش دست به کارشود، انجام دهید، به این کار نجات نمی گویند، بچه یاد می گیرد که هر وقت کاری را انجام نداد، اورا از مخمصه در می آورید و یاد می گیرد که وظایف خود را انجام ندهد.
هنگام تنها گذاشتن بچه ها با مشکلاتشان اطمینان پیدا کنید که توانایی حل آن مسأله را دارند و این منجر به احساس شایستگی و صلاحیت بیشتر آنها خواهد شد.
هرگز کودکان را با مشکلاتی بزرگ خارج از توانایی شان تنها نگذارید.
شش: تشویق کنید کودکان به تشویق و تأیید نیاز دارند در کنار این به آنها یاد بدهید خود را نیز تشویق کنند
که صد البته تمام انسانها به تشویق نیاز دارند، وقتی فرزند خود را تشویق می کنید، احساس مثبت تری پیدا کرده و انگیزه می گیرند. پژوهش نشان می دهد، بچه هایی که هنگام مواجه با دشواری با خود حرف می زنند، راحتتر با دشواری کنار می آیند. به کودک خود جملات مثبت تاکیدی بیاموزید، جملاتی مثل تمرین و تلاش باعث پیشرفت می شود و یا اگر موفق نمی شوی، بهتر است دوباره تلاش کنی. من فکر می کنم از پس این کار بر می آیم. گفتن این جملات باعث می شود که آنها بهتر بتوانند با سرخوردگی های خود کنار بیایند. عبارات تأکیدی و خودگویی مثبت را با کودکان تمرین کنیم.
در یادداشت بعدی شش نکته کلیدی دیگر در باب تاب آوری کودکان از طریق همین رسانه در اختیار علاقه مندان قرارخواهد گرفت.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران