عوامل عصبی در تاب آوری تروما
عوامل عصبی در تاب آوری تروما: مروری بر مطالعات تصویربرداری عصبی طولی
عوامل عصبی در تاب آوری تروما
عوامل عصبی در تاب آوری تروما: مروری بر مطالعات تصویربرداری عصبی طولی
Neural Contributors to Trauma Resilience
عوامل عصبی در تاب آوری تروما: تاب آوری در مواجهه با عوامل استرس زای اصلیِ زندگی در طول زمان و با تجربه تغییر می کند. بر این اساس، مجموعههای متفاوتی از عوامل نوروبیولوژیکی ممکن است به یک پاسخ استرس انطباقی قبل، حین و بعد از استرسزا کمک کنند.
بنابراین مطالعات طولی به ویژه در پاسخ به سؤالاتی در مورد عوامل تعیین کننده تاب آوری مؤثر هستند. در اینجا ما یک نمای کلی از بدنِ به سرعت در حال رشد تحقیقات تصویربرداری عصبی طولی در مورد تاب آوری استرس ارائه می دهیم.
علیرغم شکافها و محدودیتهای طولانی، این مطالعات شروع به آشکار کردنِ تفاوتهای فردی در ساختار و عملکرد مدار عصبی میکنند که به نظر میرسد در برابر ظهور آسیبشناسی روانی آینده به دنبال یک عامل استرسزای اصلی زندگی محافظت کنند.
در اینجا ما یک مُدل مدار عصبی تاب آوری در برابر تروما را ترسیم می کنیم. به طور خاص، نشانگرهای زیستی تاب آوری قبل از ضربه نشان می دهد که توانایی تعدیل فعالیت در شبکه های تهدید و برجسته، علائم مرتبط با استرس کمتری را پیش بینی می کند.
در مقابل، نشانگرهای زیستی اولیه پس از تروما برای تاب آوری یا بهبودی بعدی، الگوی پیچیدهتری را نشان میدهند که تعدادی از مدارهای اصلی از جمله شبکههای توجه و کنترل شناختی و همچنین قشر حسی اولیه را در بر میگیرد.
این سنتز جدید نشان میدهد که تابآوری در برابر استرس ممکن است با تفاوتهای فردیِ پایدار در پردازش نشانههای تهدید ایجاد شود، و بیشتر با سازگاری پس از سانحه با عامل استرسزا که مکانیسمها و مدارهای متعددی را در بر میگیرد، تقویت شود. توجه بیشتر و منابعی که از این کار حمایت میکنند، اهداف و زمانبندیِ مداخلاتِ مکانیکی تقویتکننده تاب آوری را مشخص میکند.
تاب آوری در مواجهه با عوامل استرس زای اصلیِ زندگی در طول زمان و با تجربه تغییر می کند. بر این اساس، مجموعههای متفاوتی از عوامل نوروبیولوژیکی ممکن است به یک پاسخ استرسِ انطباقی قبل، حین و بعد از استرسزا کمک کنند.
تاب آوری به عنوان مجموعه ای از فرآیندهای پیچیده و پویا تعریف شده است که به افراد اجازه می دهد تا بهزیستی روانی را در مواجهه با ناملایمات حفظ کنند.
با این تصور، تاب آوری صرفاً فقدان آسیب شناسی روانی نیست، بلکه شامل تعدادی فرآیند است که می تواند در طول زمان تغییر کند.
این فرآیندهای پویا در هیچ کجا بیشتر از پاسخ روانی به قرار گرفتن در معرض تروما آشکار نیستند. مطالعات کوهورت که سطوح علائم را از ساعتها تا سالها پس از تروما ردیابی میکند، نشان میدهد که بسیاری از افراد در ابتدا سطوح بالایی از علائم افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را در روزهای اول پس از یک رویداد آسیبزا تجربه میکنند، اما اکثریت به طور طبیعی بهبود مییابند.
بنابراین تاب آوری محافظت کاملی در برابر علائم ایجاد نمی کند. درعوض، در تواناییِ بازیابی به حالت رفاه در طی چند هفته تا چند ماه پس از یک رویداد استرسزای بزرگ نمایان میشود. قابل توجه است که تابآوری رایجترین پاسخ به یک رویداد آسیبزا است، زیرا تنها تعداد کمی از افراد علائم اختلال پایدار را حفظ میکنند.
دادههای تصویربرداری عصبی جمعآوریشده از قبل از یک رویداد آسیبزا، در طول دوره پس از تروما، و در طول دوره پس از ضربه میتواند توالی کاملِ ویژگیهای عصبی و سازگاریهایی را که منجر به بهبودی میشوند را نشان دهد.
درک عواملِ مدار عصبی در پاسخ انطباقی به تروما برای توانایی ما جهت ایجاد مداخلات جدید که بهبود را تسریع می بخشد، حیاتی است.
این موضوع در راستای اولویتهای تحقیقاتیِ فعلیِ موسسه ملی سلامت روان است که بر نیاز به «توسعه نشانگرهای زیستی قابل ترجمه [برای] تسهیل مطالعه پاسخهای استرس، تاب آوری و آسیبپذیری در مطالعات انسانی و حیوانی تأکید میکند».
برای تسهیلِ توسعه یک مُدل طولی از کمککنندگانِ عصبی به تابآوری، در اینجا ما مجموعه مقالات نوظهوری را که از تصویربرداری عصبی در مطالعات کوهورت طولی برای پیشبینی بهزیستی روانشناختی پس از مواجهه با تروما استفاده میکنند، مرور میکنیم.
برای اهداف بازبینی، تروما به عنوان رویدادی تعریف میشود که معیار A DSM-5 را برای اختلالات مرتبط با تروما و استرس برآورده میکند، به طوری که شرکتکنندگان تهدید به مرگ یا آسیب جدی یا تهدید را تجربه کرده، شاهد بوده یا با آن مواجه شدهاند.
به یکپارچگی شخصی این تعریف برای در نظر گرفتن مطالعاتِ سایر عوامل استرس زای اصلیِ زندگی، مانند مرگ یکی از اعضای خانواده، از دست دادنِ شغل یا بیماری پزشکی گسترش یافته است.
چنین رویدادهای استرسزای زندگی ممکن است سازگاریهای عصبی شناختیِ مشابهی را بهعنوان آسیبهای «معیار A» که موضوعی برای بررسی فعال است، ایجاد کند.
در نهایت، از آنجا که تابآوری صرفاً عدم وجود تشخیص روانپزشکی نیست، در صورت امکان، یافتههایی را برجسته میکنیم که پیشبینیکنندههای عصبیِ جنبههای چند بُعدی بهزیستی را به دنبال تروما یا سایر عوامل استرسزای عمده نشان میدهند.
Neural contributors to trauma resilience
Resilience in the face of major life stressors is changeable over time and with experience. Accordingly, differing sets of neurobiological factors may contribute to an adaptive stress response before, during, and after the stressor. Longitudinal studies are therefore particularly effective in answering questions about the determinants of resilience
Here we provide an overview of the rapidly-growing body of longitudinal neuroimaging research on stress resilience
Despite lingering gaps and limitations, these studies are beginning to reveal individual differences in neural circuit structure and function that appear protective against the emergence of future psychopathology following a major life stressor. Here we outline a neural circuit model of resilience to trauma
Specifically, pre-trauma biomarkers of resilience show that an ability to modulate activity within threat and salience networks predicts fewer stress-related symptoms. In contrast, early post-trauma biomarkers of subsequent resilience or recovery show a more complex pattern, spanning a number of major circuits including attention and cognitive control networks as well as primary sensory cortices
This novel synthesis suggests stress resilience may be scaffolded by stable individual differences in the processing of threat cues, and further buttressed by post-trauma adaptations to the stressor that encompass multiple mechanisms and circuits. More attention and resources supporting this work will inform the targets and timing of mechanistic resilience-boosting interventions