ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

تاب آوری در حالی که عناصر کلیدی همچون ساختار، عملکرد و هویت را حفظ می کند، به طور کلی ظرفیت تحمل، جذب، کنار آمدن و سازگاری با شرایط متغیر اجتماعی یا محیطی در نظر گرفته می شود.

ابعاد اجتماعی تاب آوری برای درک تأثیرات تغییرات محیطی، مانند تغییرات آب و هوایی، بر سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی حیاتی است.

در این مرحله آغازین، ما عوامل اجتماعی کلیدی را معرفی می‌کنیم که تاب‌آوری را در سیستم‌های اجتماعی- اکولوژیکیِ مرتبط ایجاد می‌کنند، از جمله این عوامل کلیدی شامل (۱) دارایی، (۲) تاب آوری، (۳) سازمان اجتماعی، (۴) یادگیری، (۵) سازه‌های اجتماعی- شناختی، و (۶) نمایندگی.

مرزهای نوظهور تاب آوری شامل بکارگیریِ رویکردهای شبکه اجتماعی- اکولوژیکی، بررسی روابط قدرت، و بررسی اینکه چگونه تغییرات دگرگون کننده در مقابل تغییرات انطباقی می تواند تاب آوری را ارتقا دهد، می باشد.

درک بیشتر ابعاد اجتماعی سیستم‌های اجتماعی- اکولوژیکی می‌تواند اطلاعات ارزشمندی در مورد اینکه چگونه این سیستم‌ها ممکن است به تغییرات واکنش نشان دهند و ما را با دانش پشتیبانی یا ایجاد تاب آوری در سیستم‌های آسیب‌پذیر مجهز کند.

معرفی

با توجه به تغییرات عمیق اجتماعی، زیست محیطی و اقلیمی که رفاه انسان و تنوعات زیستی را تهدید می کند، علاقه فزاینده ای به مفهوم تاب آوری وجود دارد.

در علوم اجتماعی، تاب‌آوری نشان می‌دهد که مردم چگونه از تغییرات تأثیر می‌گیرند و به آن واکنش نشان می‌دهند. اگرچه تعاریف می توانند متفاوت باشند، از این منظر تاب آوری به طور کلی ظرفیت تحمل، جذب، کنار آمدن و سازگاری با شرایط متغیرهای اجتماعی یا محیطی در حالی که عناصر کلیدی ساختار، عملکرد و هویت را حفظ می کند، در نظر گرفته می شود.

مفهوم تاب‌آوری در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی مانند روان‌شناسی، اقتصاد، مطالعات بلایا، حقوق، بهداشت عمومی، برنامه‌ریزی شهری و موارد دیگر برای مطالعه اینکه چگونه مردم و سیستم‌های اجتماعی که بخشی از آن هستند، تحت تأثیر سیاست‌های جدید قرار می‌گیرند، استفاده شده است.

به عنوان مثال، در مطالعات بلایا، تاب‌آوری برای بررسی مقاومت مردم در برابر طوفان‌ها، سیل‌ها و سایر رویدادهای شدید و عبور مطلوب از آنها  استفاده شده است.

برای رویارویی با چالش‌های بزرگ اجتماعی، بارور کردنِ ایده‌ها همچون انعطاف‌پذیری و تاب آوری، در رشته‌های مختلف حیاتی است که می‌تواند به ما در درک بهتر، شناخت و اعمال راه‌حل‌ها در مقیاس‌ها و زمینه‌ها کمک کند.

در واقع، بورس تحصیلی در زمینه تاب آوری گسترده تر از علوم اجتماعی است و همچنین ریشه در مهندسی، ریاضیات، سیستم های پیچیده و بوم شناسی دارد.

در دهه ۱۹۵۰، مفهوم‌سازی تاب‌آوری، عمدتاً از مهندسی، بر پایداری و زمان بازگشت به حالت تعادل تأکید داشت.

در دهه ۱۹۷۰، تاب آوری توسط بوم شناسان به عنوان ظرفیتی برای تداوم و/یا جذب تغییرات در حالی که ساختار و عملکرد یکسانی را حفظ می کند، تلقی می شد.

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

این اصلاح بر ماهیت غیرقابل پیش‌بینی و نامطمئن سیستم‌های پیچیده تأکید کرد و از تمرکز بر پدیده های متعادل تفکیک شده، به سمت این ایده تغییر کرد که سیستم‌ها می‌توانند در اشکال پایدار خود سازماندهی متعددی داشته باشند، اغلب به دور از تعادل. یکی از جنبه‌های کلیدی این دیدگاه تاب آوری که در رشته‌های مختلف نفوذ کرده است، تشخیص این است که وقتی از یک آستانه فراتر رفت، یک سیستمی که می‌تواند در مقیاس از فردی تا جهانی متغیر باشد، می‌تواند در یک حالت پایدارِ جایگزین «قفل» شود و به حالت اولیه بازگردد.

حالت اولیه ممکن است دشوار یا غیرممکن باشد. بنابراین، تاب آوری اغلب به‌عنوان میزان تغییر یا اختلالی توصیف می‌شود که یک سیستم می‌تواند قبل از تغییر به یک مدل یا حالت جایگزین جذب کند

تله اجتماعی- اکولوژیکی

یک تله اجتماعی- اکولوژیکی، زمانی ایجاد می‌شود که بازخوردهای اجتماعی و اکولوژیکی، وضعیت سیستمِ نامطلوب را بیشتر تثبیت کند.

این مدل با تعمیقِ منطقه جاذبه ایجاد شده توسط تقویت پویایی های اجتماعی و زیست محیطی نشان داده شده است.

اگرچه تاب آوری اغلب یک ویژگی مطلوب در نظر گرفته می‌شود، اما برخی از برنامه‌ها تاکید می‌کنند که یک سیستم می‌تواند در حالتی که نامطلوب است بسیار تاب آور باشد.

به عنوان مثال، تله‌های فقر موقعیت‌های بسیار تاب آوری هستند که زمانی رخ می‌دهند که وضعیت تعادل فقر از طریق بازخوردهای اجتماعی و رفتاری، مانند رفتار مخاطره‌پذیر، طرد اجتماعی، و مجموعه‌ای از مکانیسم‌های دیگر، خودتقویت‌کننده می‌شود.

فقر شدید که اغلب با طرد اجتماعی و عدم دسترسی به اعتبار تشدید می‌شود، می‌تواند تقویت‌کننده باشد زیرا فقرا اغلب به دنبال حمایت از دارایی‌های تولیدیِ کمیاب اما حیاتی هستند.

این می‌تواند منجر به این شود که فقرا به دنبال فرصت‌های کم‌خطر، حتی آن‌هایی که ممکن است آنها را در فقر نگه دارد باشند تا اینکه به‌ دنبال فرصت‌های پرخطرتر که به طور بالقوه می‌تواند آنها را از فقر بیرون بیاورد.

به عنوان مثال، زمانی که با کاهش محصول مواجه می‌شویم، ماهیگیرانی که در تله فقر گیر کرده‌اند ممکن است در ماهیگیری بمانند در حالی که ماهیگیرانِ ثروتمندتر ممکن است از صید خارج شده و به دنبال معیشت جایگزین باشند.

سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی مرتبط

مفهوم سیستم اجتماعی- اکولوژیکی به صراحت تشخیص می دهد که مردم و طبیعت به طور پیچیده ای به هم مرتبط هستند.

فعالیت‌های انسانی ساختار و عملکرد اکوسیستم‌ها را تغییر می‌دهند، که به نوبه خود کالاها و خدمات اکوسیستمی را در اختیار مردم قرار می‌دهند که به رفاه انسان کمک می‌کنند.

به عنوان مثال، صخره های مرجانی برای بسیاری از جوامع گرمسیری ماهی برای خوردن، حفاظت از ساحل در برابر طوفان و خدمات فرهنگی مانند احساس هویت و مکان فراهم می کند که همه اینها به رفاه جوامع ساحلی کمک می کند.

با این حال، در بسیاری از نقاط، صخره ها به طور مستقیم تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی، صید بی رویه و آلاینده های خشکی قرار می گیرند.

این محرک‌های مستقیم (نزدیک) توسط نیروهای غیرمستقیم (دیستال) اجتماعی- اقتصادی، مانند بازارها، فناوری، توسعه اجتماعی- اقتصادی و مؤسسات شکل می‌گیرند.

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

این نیروهای دیستال لزوماً تأثیرات مستقیمی بر محیط ندارند، بلکه تمایل دارند با واسطه‌گری محرک‌های نزدیک، اکوسیستم‌ها را تحت تأثیر قرار دهند.

به عنوان مثال، داشتن پول بیشتر یا کمتر در یک حساب بانکی به طور مستقیم بر تعداد ماهی‌های صخره‌های مرجانی تأثیر نمی‌گذارد، اما اینکه فردی ثروتمند یا فقیر است، ممکن است بر اینکه ماهیگیر می‌شود و تعداد دفعات آن تأثیر بگذارد.

یک سیستم اکتشافی مرجانی صخره ای اجتماعی- اکولوژیکی

محرک‌های نزدیک فعالیت‌های انسانی هستند که مستقیماً بر صخره‌های مرجانی تأثیر می‌گذارند، مانند صید بیش از حد، آلودگی زمین و تغییرات آب و هوا.

محرک‌های دور ویژگی‌های ساختاری در سیستم‌های اجتماعی هستند که بر نحوه تعامل افراد با صخره‌های مرجانی با واسطه‌گریِ رانندگان نزدیک تأثیر می‌گذارند.

اکوسیستم ها نه تنها تحت تأثیر فعالیت های انسانی قرار می گیرند، بلکه کالاها و خدماتی را به جامعه ارائه می دهند که مستقیماً به رفاه انسان کمک می کند.

این روابط متقابل بین مردم و اکوسیستم ها می تواند به ایجاد تاب آوری کمک کند.

به عنوان مثال، ساختارهای اجتماعیِ فشرده می‌توانند به ایجاد اعتماد و ایجاد راه‌هایی برای حل تعارضات بر سر منابع کمک کنند، در نتیجه منجر به بهبود شرایط اکولوژیکی می‌شوند که احتمالاً از ارائه پایدار خدمات اکوسیستم در زمان‌های تغییر حمایت می‌کند.

با این حال، بازخورد و پویایی غیرخطی بین حوزه های اجتماعی و زیست محیطی نیز می تواند وضعیت سیستم نامطلوب را تقویت کند.

علل ریشه ای، یا نیروهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نهادی دوردست (مانند فقر و نهادهای از دست رفته)، فعالیت های انسانی نزدیک (مانند برداشت بیش از حد) را که مستقیماً بر اکوسیستم ها تأثیر می گذارد، شکل می دهند.

در برخی موارد، تخریب اکوسیستم حاصل بازخوردهای منفی ایجاد می کند که شرایط اولیه را تقویت می کند. این پویایی‌های اجتماعی- اکولوژیکیِ تقویت‌کننده می‌توانند وضعیت نامطلوبی را عمیق‌تر کنند که ممکن است بازگشت آن را دشوار یا غیرممکن سازد، که از آن به عنوان یک تله اجتماعی- اکولوژیکی یاد می‌شود.

به عنوان مثال، در جنوب غربی ماداگاسکار، کشاورزان فقیر، پس از قرار گرفتن در معرض خشکسالی های مکرر و شکست محصول، به شدت از ریسک گریزی برخوردار شدند. این منجر به رفتارهایی شد که نه تنها شرایط محیطی را تحلیل می‌برد، بلکه از بهبود تولیدات کشاورزی حتی زمانی که شرایط محیطی این امکان را فراهم می‌کرد، جلوگیری می‌کرد و در نتیجه چرخه تقویت‌کننده فقر و تخریب محیط‌زیست را ایجاد می‌کرد که آنها را در یک وضعیت پایدار نامطلوب و کم‌مولد حبس می‌کرد.

عوامل اجتماعی که تاب آوری را فراهم می کنند

درک عوامل اجتماعی که می توانند به ایجاد (یا تضعیف) تاب آوری در سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی کمک کنند، یک دستور کار تحقیقاتی مداوم است.

در اینجا، ما بر روی شش حوزه وسیع از عوامل اجتماعی تمرکز می‌کنیم که تاب آوری در برابر تغییرات اجتماعی- اکولوژیکی ایجاد می‌کنند، که اغلب به عنوان ظرفیت انطباقی از آن یاد می‌شود.

اینها عبارتند از (۱) دارایی هایی که افراد می توانند از آنها استفاده کنند، (۲) تاب آوری برای تغییر استراتژی ها، (۳) توانایی سازماندهی و اقدام جمعی، (۴) یادگیری تشخیص و واکنش به تغییرات، (۵) اجتماعی- سازه های شناختی که رفتار انسان را قادر می سازد یا محدود می کند، و (۶) عاملی برای تعیین اینکه آیا تغییر کند یا نه.

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

شش حوزه از عوامل اجتماعی که تاب آوری را فراهم می کنند

اینها اغلب به عنوان ظرفیت تطبیقی شناخته می شوند: دارایی، انعطاف پذیری، سازمان اجتماعی، یادگیری، سازه های شناختی- اجتماعی و عاملیت که مجموعاً شش حوزه به هم مرتبط هستند.

دارایی ها

مردم زمانی که بتوانند به تنوعی از دارایی های مالی، تکنولوژیکی، خدماتی (به عنوان مثال، مراقبت های بهداشتی) و سایر انواع دارایی ها دسترسی داشته باشند، عموماً نسبت به تغییرات اجتماعی- اکولوژیکی تاب آورتر هستند.

برای مثال، از آنجایی که تغییرات اقلیمی دامنه بسیاری از گونه‌های اصلی شیلات را تغییر می‌دهد، ماهیگیرانی که به دارایی‌های مالی و فنی دسترسی دارند، می‌توانند با خرید قایق‌های بزرگ‌تر و فریزرهای ماهی، ذخایر متحرک را دنبال کنند که به آنها امکان می‌دهد سفرهای ماهیگیریِ طولانی‌تر و دورتر را انجام دهند.

بنابراین، عموماً فرض بر این است که افراد ثروتمند تاب آورتر هستند و بهتر می توانند خود را با تغییرات وفق دهند.

با این حال، پیوندهای اجتماعی- اکولوژیکی می‌تواند به این معنا باشد که دارایی‌هایی که توانایی مردم برای بهره‌برداری از منابع طبیعی را افزایش می‌دهند، ممکن است با تضعیف پایداریِ بلندمدت اکوسیستم‌ها، تاب آوری را کاهش دهند.

برای مثال، ماهیگیران تانزانیایی که دارایی‌هایی داشتند اما فاقد انعطاف‌پذیری برای تغییر استراتژی‌های معیشتی بودند، به احتمال زیاد تلاش‌های ماهیگیری را در پاسخ به کاهش صید (در نتیجه افزایش بهره‌برداری) تشدید می‌کردند.

از آنجایی که آنها فاقد جایگزین بودند، احتمالاً این ماهیگیران از دارایی های خود برای تسریع یک «تله اجتماعی- اکولوژیکی» استفاده می کردند، که به موجب آن بازدهی کمتر باعث افزایش بهره برداری از ماهیگیری شد که به سهم خود باعث کاهش بیشتر بازدهی گردید.

انعطاف پذیری

انعطاف پذیری نشان دهنده ظرفیت افراد و موسسات برای رویارویی با تغییر با تواناییِ تغییر بین استراتژی ها است.

انعطاف پذیری ارتباط نزدیکی با ایده تنوع و افزونگی در یک سیستم برای ارائه نوعی “بیمه” دارد که می تواند از شوک ها از پیامدهای فاجعه بار جلوگیری کند. به عنوان مثال، برخی از خانوارهای ساحلی در ماداگاسکار که به شدت درگیر کشاورزی وانیل بودند، با منحرف کردن تلاش های خود به سمت شیلات، با کاهش ۱۰ برابری قیمت وانیل مواجه شدند. به همین ترتیب، مؤسسات می توانند با تنظیم قوانین، مرزها، شرکا و عضویت، شوک ها و آشفتگی ها را مدیریت کنند.

انعطاف پذیری نه تنها تابعی از تنوع گزینه های موجود است، بلکه نشان دهنده توانایی و تمایل افراد برای درگیر شدن با این گزینه ها است و در نتیجه می تواند توسط عوامل داخلی محدود شود، مانند اینکه هویت آنها تا چه حد به شغل یا مکان مرتبط است. به طور خاص، توانایی افراد برای تجسم مجدد خود در نقش های دیگر می تواند توسط هویت شغلی قوی یا دلبستگی به مکان محدود شود.

سازمان اجتماعی

روابط رسمی و غیر رسمی که از این فرآیندهای اجتماعی کلیدی پشتیبانی می کنند، هم شبکه های اجتماعی و هم نهادهایی را شامل می شوند که می توانند در مقیاس های مختلف فعالیت کنند.

به عنوان مثال، بهبودی پس از بلایای طبیعی اغلب نه تنها به افرادی نیاز دارد که به یکدیگر کمک کنند، بلکه به سازمان‌های دولتی نیز نیاز دارد تا تلاش‌های امدادی را هماهنگ کنند.

پیوندهای اجتماعی و نهادی بین بازیگرانی که در مقیاس‌های مختلف فعالیت می‌کنند، می‌توانند پایه‌ای را برای اشکالِ مشارکتی و مشورتیِ بیشترِ حکومت بسازند که در آن تصمیم‌گیری در میان گروه‌هایی از مردم با منابع مختلف جهت اقدام توزیع می‌شود.

چنین اشکالی از حکمرانی که اغلب به عنوان «حکمرانی چند مرکزی» نامیده می‌شود، برای ارتقای تاب‌آوری مجهزتر هستند، زیرا تاب آورترند، دیدگاه‌های متنوعی را ایجاد می‌کنند و می‌توانند راه‌حل‌هایی را ارائه دهند که مناسب‌تر با مقیاس مشکلاتشان باشد.

یادگیری

یادگیری منعکس کننده ظرفیت افراد برای تشخیص تغییر، نسبت دادن این تغییر به عوامل علّی و ارزیابی راهبردهای پاسخ بالقوه است.

نکته مهم این است که یادگیری صرفاً مربوط به دسترسی به اطلاعات نیست، بلکه فرآیندهای تجربی را به تصویر می‌کشد که افراد را قادر می‌سازد تا مسائل را چارچوب‌بندی یا قالب‌بندی مجدد کنند.

در زمینه سیستم‌های اجتماعی- اکولوژیکی، یادگیری می‌تواند به ایجاد آگاهی از پیوندها و بازخوردهای پیچیده بین مردم و اکوسیستم‌ها کمک کند که ممکن است به ایجاد یا فرسایش تاب آوری در طول زمان کمک کند.

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

بنابراین، بخش مهمی از یادگیری شامل حافظه است، که نه تنها می تواند تاب آوری را از تجربیات گذشته ایجاد کند، بلکه از تغییر خطوطِ پایه که می تواند بزرگی تغییر را پنهان کند نیز جلوگیری می کند.

در برخی موارد، باورهای سیاسی، فرهنگی یا مذهبی می توانند بر گشودگی افراد برای تولید، جذب و پردازش اطلاعات در مورد تغییرات اجتماعی- اکولوژیکی تأثیر بگذارند.

سازه های شناختی- اجتماعی

تاب‌آوری همچنین از طریق ابعاد ذهنی اجتماعی- شناختی، مانند نگرش‌های ریسک، تجربه شخصی، هنجارهای اجتماعیِ ادراک‌شده و سوگیری‌های شناختی شکل می‌گیرد.

نگرش های ریسک شامل ادراک در مورد احتمال و شدت ریسکِ مرتبط با تغییر و همچنین هزینه ها و منافعِ مرتبط با سازگاری است.

تجربه شخصی، سوگیری های شناختی، و هنجارهای اجتماعیِ ادراک شده می توانند عمیقاً بر نگرش های ریسک و اینکه آیا آنها به ایجاد یا فرسایش تاب آوری کمک می کنند تأثیر بگذارند.

به عنوان مثال، آمادگی و اقدام انطباقی در مواجهه با رویدادهای شدید با نزدیکی فیزیکی و شدت تجربیاتِ مرتبطِ قبلی همبستگیِ مثبت دارد.

با این حال، تحقیقات در مورد آتش سوزی های جنگلی نشان داده است که در برخی موارد، سوگیری های شناختی منجر به شدت تجربه قبلی شده است که در واقع آمادگی آتش سوزی را کاهش می دهد، در عوض منجر به نگرش های سرنوشت ساز در مواجهه با آنچه به عنوان خطر تصادفی و غیرقابل کنترل تلقی می شود.

تأثیرات عمیق هنجارهای اجتماعی ادراک شده بر نگرش‌های ریسک شاید در رابطه با تغییرات آب و هوایی برجسته‌تر باشد، جایی که علی‌رغم اجماع علمیِ گسترده، شکاف‌های فاحشی در میان بخش‌های وسیعی از جامعه درباره خطرات درک شده از تأثیرات ناشی از اقلیم ها و هزینه‌ها و مزایای آن وجود دارد.

آژانس

تاب‌آوری اجتماعی مستلزم آن است که افراد از قدرت و آزادی برای بسیج دارایی‌ها، انعطاف‌پذیری، سازمان‌دهی اجتماعی، یادگیری و ظرفیت‌های اجتماعی- شناختی خود برای شکل‌دهی فعالانه آینده خود برخوردار باشند.

آژانس، منعکس کننده انتخاب آزاد مردم در پاسخ به تغییرات اجتماعی- اکولوژیکی است و جنبه های توانمندسازی و خودکارآمدی را در بر می گیرد.

آژانس، همچنین باور افراد را در مورد توانایی خود برای مدیریت موقعیت‌های آینده و کنترل رویدادهایی که بر آنها تأثیر می‌گذارد، جلب می‌کند، که ارتباط نزدیکی با ابعاد شناختیِ تاب‌آوری که در بالا مورد بحث قرار گرفت، دارد.

به عنوان مثال، در جوامع ماهیگیری، خانوارهایی که ادراکات مثبتی در مورد توانایی خود برای مقابله با رویدادهای نامطلوب داشتند، به احتمال زیاد در واکنش‌های تطبیقی به شوک‌هایی که اتکای آنها به ماهیگیری را کاهش می‌دهد، شرکت می‌کنند.

آژانس یک تفاوت مفهومیِ کلیدی بین تاب آوری اجتماعی و اکولوژیکی ارائه می دهد.

پاسخ یکسان به یک موقعیت را می‌توان بسته به عاملی که شخص دارد، تاب آور یا غیر تاب‌آور در نظر گرفت.

به عنوان مثال، آیا ماهیگیر در صورت خروج یا ماندن در ماهیگیری به دنبال تغییر سیاست عمده، تاب آور در نظر گرفته می شود؟

پاسخ احتمالاً به آژانس ماهیگیر بستگی دارد: آیا او آزاد بود که آنجا را ترک کند یا مجبور شد بیرون رانده شود.

بررسی تاب آوری با شبکه های اجتماعی- اکولوژیکی

یک حوزه تحقیقاتی نوظهور به بررسی راه هایی می پردازد که در آن اتصال اجتماعی- اکولوژیکی (به عنوان مثال، شبکه ها) از تاب آوری پشتیبانی می کند.

این رویکردهای شبکه اجتماعی- اکولوژیکی مبتنی بر این درک است که وابستگی های متقابل پیچیده بین مردم و اکوسیستم ها می تواند تأثیرات شگرفی بر نحوه رفتار سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی و افرادِ درون آن سیستم ها داشته باشد.

ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی
ابعاد اجتماعی تاب آوری در سیستم های اجتماعی- بوم شناختی

این وابستگی‌های متقابلِ پیچیده را می‌توان به‌عنوان شبکه‌های اجتماعی- اکولوژیکی متشکل از گره‌ها و پیوندها مُدل‌سازی و تحلیل کرد که روابط کلیدی را که برای حمایت از رفتارها یا نتایج خاص مهم هستند، نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، نشان داده شده است که روابط همکاری بین ماهیگیران رقیب که گونه‌های ماهی مشابهی را هدف می‌گیرند، برای حمایت از زیست توده ماهی و تنوع عملکردی در صخره‌ها، که برای حمایت از تاب آوری اجتماعی- اکولوژیکی، به ویژه در جوامع ساحلی که وابسته به منابع حیاتی هستند، مهم است.

رویکرد شبکه اجتماعی- اکولوژیکی یک مرز تحقیقاتیِ هیجان انگیز را ارائه می دهد که به تفکیک پیچیدگیِ سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی کمک می کند.

با انجام این کار، می‌تواند نشان دهد که چگونه انواع مختلف اتصال بین افراد و اکوسیستم‌ها بر تاب‌آوری در درون و در مقیاس‌ها و زمینه‌ها تأثیر می‌گذارد.

حلقه های گمشده و جهت گیری های آینده در تاب آوری اجتماعی- اکولوژیکی

یک خلاء مهم در عرصه تاب آوری، توجه ناکافی به سیاست و روابط قدرت است.

تاب‌آوری اغلب دارای ابعاد هنجاری است، که فرض می‌کنند «وضعیت مطلوب» وجود دارد (مانند یک سیستم تاب‌آور، جامعه یا خانواده). با این حال، پویاییِ قدرت اغلب به این معناست که نخبگان به جای افراد به حاشیه رانده شده تعیین می کنند که چه چیزی مطلوب تلقی می شود یا خیر.

نیاز به تأملی عمیق در مورد چگونگیِ تأثیرات تمایز اجتماعی، پویاییِ قدرت و سیاست بر گفتمان‌هایی که مفهوم تاب‌آوری را شکل می‌دهند، و همچنین برداشت‌هایی از آنچه که مطلوب تلقی می‌شود و برای چه کسی است، وجود دارد.

تقسیم قدرت همچنین نحوه دسترسی به منابع و استفاده از آنها در پاسخ به اختلالات را شکل می دهد.

به عنوان مثال، اقدام در پاسخ به بحران آب و هوا اغلب در شمال جهان به شدت محدود می شود، نه به دلیل کمبود ظرفیت، بلکه به دلیل فقدان اراده سیاسی برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا.

یک مرز تحقیقاتی حیاتی تاب آوری اجتماعی، بررسی این نکته است که پویایی قدرت چگونه واکنش مردم را شکل می دهد که جوامع، نهادها و سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی می توانند تغییرات مطلوب را آغاز و هدایت کنند.

از آنجایی که جامعه با چالش های جهانی مانند تغییرات آب و هوایی مواجه است، یک مرز بحث برانگیز این است که آیا تاب آوری هم شامل (۱) سازگاری می شود، که به عنوان جذب، تطبیق یا پذیرش تغییر توصیف می شود در حالی که در همان منطقه جذاب (مطلوب) توسعه می یابد، و ۲) دگرگونی، که به‌عنوان سازمان‌دهی مجدد بنیادی توصیف می‌شود (یعنی تغییر به یک منطقه جذاب جدید و مطلوب) به عنوان پاسخی به چالش‌هایی که پرداختن به آنها در سیستم فعلی غیرممکن است.

به طور کلی، سازگاری اغلب شامل تعدیل‌های افزایشی است که در پاسخ به اختلالات اجتماعی یا زیست‌محیطی، درونی یا بیرونی انجام می‌شود. برعکس، مفهوم دگرگونی بر تغییرات اساسی‌تر، مانند تقویت اصلاحات سیستمی و ایجاد آینده‌های جایگزین واقعی تمرکز دارد.

مفاهیم تاب آوری و دگرگونی به هم مرتبط هستند اما مترادف نیستند. در برخی موارد، تغییرات بنیادی می‌تواند بر روی هم افزاییِ تغییرات حاشیه‌ای بنا شود، و بنابراین مسیرهای سازگاری خاص می‌توانند پایه و اساس تحول را ایجاد کنند.

در موارد دیگر، زمانی که تلاش‌ها برای ایجاد تاب آوری در یک حوزه، وضعیت موجود اقدامات ناپایدار را که مانع تغییرات بنیادی (تحول‌کننده) می‌شوند، تثبیت می‌کند، پیامدهای منحرف می‌تواند رخ دهد.

پیوندهای مقیاس متقابل همچنین به این معنی است که تاب آوری در یک مقیاس ممکن است به تحولات در مقیاس دیگر بستگی داشته باشد.

به عنوان مثال، تاب آوری سیستم‌های جهانی زمین به تحولات در بخش‌های انرژی پایدار و کاربری زمین وابسته است.

یک سوال کلیدی بی پاسخ در رابطه با تاب آوری و دگرگونی ها این است که آیا ظرفیت ها و شرایط متفاوت (یا یکسان) برای فعال کردن اقدامات دگرگون کننده در مقابل انطباق مورد نیاز است؟

کار اخیر از سراسر جامعه شناسی، بوم شناسی انسانی و علوم سیاسی شروع به ایجاد بینش های نظری در مورد چگونگیِ انواع مختلف یادگیری و ساختارهای شبکه کرده است تا برای حمایت از اقدامات دگرگون کننده (در مقابل انطباق) مرتبط تر باشد.

با این حال، تمایز بین چنین ظرفیت‌هایی به‌ویژه چالش‌برانگیز بوده است، تا حدی به این دلیل که هنوز بحث‌های جاری در مورد اینکه چه چیزی تحول در مقابل انطباق را تشکیل می‌دهد وجود دارد، و قضاوت تجربی در مورد اینکه آیا یک اقدام، مداخله یا سیاست از نظر ماهیت تحول‌آفرین است، دشوار است.

بنابراین، یک سمتِ ثمربخشِ آینده، اصلاح آن چیزی است که تغییر دگرگون کننده (در مقابل تطبیقی) را در زمینه های مختلف تشکیل می دهد و به طور تجربی نشان می دهد که در چه زمانی عوامل مختلف توانمند واقعاً از آن حمایت می کنند (یا مانع می شوند).

تاب‌آوری در حوزه‌های گسترده‌ای از سیاست‌های عمومی برای رویارویی با بسیاری از چالش‌های بزرگ جامعه، مانند تغییرات آب‌وهوایی، تخریب محیط‌زیست، و کاهش فقر اعمال می‌شود. با این حال، برای موفقیت خیلی از این تاب‌آوری‌ها بسیار مهم هستند.

منبع: www.sciencedirect.com

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا